نمایش 1 - 2 از 2
روزی روزگاری پادشاه معلوم الحالی بود که به دوختن و پوشیدن لباس های تازه خیلی علاقه داشت. برای همین دستور داد هرکس بهترین لباس رو براش بدوزه پاداش خوبی به اون خیاط بده.
یه عده راه افتادن با پول این مملکت که باید خرج آبادانی همینجا بشه میرن سوریه و عراق می جنگن و اسم خودشونم گذاشتن مدافعین حرم.