8. ارديبهشت 1399 - 13:30   |   کد مطلب: 8627
در حالی که مصرف میعانات گازی در کشور کاهش یافته و از طرفی تولید آن بالا رفته است با این شرایط احتمال حبس گاز در مخازن وجود دارد که مسئولان باید هرچه سریعتر در این باره فکر کنند.

به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،سبقت گازی ایران از قطر مهمترین دستاورد توسعه پارس جنوبی در طول سالیان گذشته تاکنون بوده است در شرایط فعلی ظرفیت تولید گاز پالایش شده ایران از این میدان مشترک به بیش از 800 میلیون مترمکعب در روز رسیده است که پیش بینی می‌شود با بهره برداری از طرحهای جدید  ظرفیت تولید روزانه گاز طبیعی ایران تا سال 1400 از مرز یک میلیارد مترمکعب در روز عبور کند. اما باید تاکید داشت که در کنار این افزایش تولید گاز محصول ارزشمند دیگری نیز تولید می‌شود به عنوان میعانات گازی.

سال گذشته ظرفیت مخازن ذخیره‌سازی میعانات گازی بالا رفت و در کنار افزایش خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس، وزارت نفت توانست بخشی از محدودیت صادرات میعانات گازی ایران را با تبدیل آن به بنزین باکیفیت در پالایشگاه ستاره خلیج فارس و عرضه آن در بورس انرژی جبران کند.

اما هنوز اندکی از رونق صادرات بنزین به کشورهای همسایه نگذشته بود که ویروس کرونا آمد و همه محاسبات را به هم ریخت. محدودیت‌های حمل و نقل مصرف بنزین را به شدت پایین آورد و ذخایر استراتژیک را لبالب کرد. اگرچه ممکن است با رفع محدودیت‌های قرنطینه و کسب و کار تا چند ماه آینده، به شرایط نرمال باز گردیم و مصرف بنزین نیز بالا رود اما این به تنهایی کافی نیست و باید به دنبال راه کاری بود که بتوان فکری به حال میعانات گازی تولید شده در پارس جنوبی بود زیرا که اگر این میعانات گازی برداشت نشود قطعا خطر کاهش تولید و حبس گاز در چاه ها وجود خواهد داشت.

متخصصان صنعت نفت معتقدند وزارت نفت تا پیش از زمستان سال جاری، برای مازاد تولید میعانات گازی پارس جنوبی که همزمان با برداشت گاز غنی از این مخزن مشترک به پالایشگاه‌های پارس جنوبی سرازیر می‌شود، نیازمند فکری عاجل است.

بیشترین میزان تولید میعانات گازی ارتباط مستقیمی با برداشت گاز از میدان گازی پارس جنوبی دارد. همانطور که پیشتر اشاره شد، این مایع هیدروکربوری ارزشی بیش از نفت دارد، اما بدلیل تأمین گاز مورد نیاز کشور نمی‌توان تولید آن را متوقف کرد. میزان برداشت میعانات گازی در فصل زمستان و همزمان با اوج مصارف خانگی گاز، به بالاترین حد ممکن می‌رسد.

به طور میانگین می‌توان گفت، با احتساب ظرفیت تولید میعانات گازی از ۸ پالایشگاه گازی (۱۶ فاز) واقع در منطقه پارس یک به میزان ۶۴۰ هزار بشکه در روز، ۵ پالایشگاه (۱۱ فاز) واقع در منطقه پارس دو (با در نظر گرفتن پالایشگاه فاز ۱۴) به میزان روزانه حدود ۴۴۰ هزار بشکه و تولید روزانه ۷۰ هزار بشکه میعانات گازی در سایر پالایشگاه‌های گازی مانند هاشمی‌نژاد، ایلام، پارسیان، فجر جم و… ظرفیت تولید روزانه میعانات گازی در کل کشور بیش از ۱ میلیون بشکه در روز است.

 

*مصرف‌کنندگان داخلی میعانات گازی

براساس آمارهای رسمی وزارت نفت، در حال حاضر پالایشگاه ستاره خلیج فارس، به عنوان بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان روزانه ۴۲۰ هزار بشکه میعانات گازی پارس جنوبی را به عنوان خوراک دریافت می‌کند. دو مجتمع پتروشیمی نوری و بوعلی نیز مصرف‌کننده میعانات گازی هستند. پتروشیمی نوری روزانه به میزان ۱۲۰ هزار بشکه از پالایشگاه‌های مجتمع گازی پارس جنوبی و پتروشیمی بوعلی نیز روزانه ۳۰ هزار بشکه از مناطق نفتخیز (پازنان)، پالایشگاه‌های گازی پارسیان و فجر جم دریافت می‌کنند.

از سوی دیگر، پالایشگاه نفت بندرعباس ۳۰ هزار بشکه در روز و پالایشگاه نفت لاوان ۲۰ هزار بشکه در روز میعانات گازی را دریافت کرده و با نفت خام ورودی این پالایشگاه‌ها برای استحصال و دستیابی به فرآورده‌های مرغوب‌تر ترکیب می‌کنند.با توجه به مقادیر یادشده، می‌توان نتیجه گرفت میانگین مصرف روزانه میعانات گازی در کشور حدود ۶۲۰ هزار بشکه در روز است.

نکته ای که باید به آن توجه ویژه کرد اجتناب ناپذیر بودن تولید میعانات گازی در کشور است، برخلاف نفت خام که پس از اعمال تحریم‌ها، تولید آن توسط ایران تا حدود یک میلیون بشکه کاهش یافت، میعانات گازی به دلیل ضرورت تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور، امکان کاهش تولید ندارد و کاهش تولید میعانات گازی مساوی است با کاهش تولید گاز طبیعی. 

باید گفت کوچک بودن بازار میعانات گازی و کم بودن تعداد پالایشگاه‌های آن در دنیا عامل اصلی سخت شدن فروش میعانات در دوران تحریم است. بازار ۸ میلیون بشکه‌ای میعانات گازی در برابر بازار ۹۰ میلیون بشکه‌ای نفت خام و همچنین تعداد ۲۸ پالایشگاه میعانات گازی در برابر تعداد ۶۵۰ پالایشگاه نفت موجود در دنیا گویای این وضعیت است. از طرفی از ۲۸ پالایشگاه میعانات گازی موجود در دنیا تنها ۴ تا ۵ پالایشگاه خریدار میعانات گازی ایران هستند که وضعیت خرید خوراک و تراکنش‌های مالی این پالایشگاه‌ها نیز کاملا تحت رصد و مراقبت آمریکا قرار دارد.

*زنگ خطر حبس گاز به صدا در آمد

اولین بار با افتتاح اولین فازهای پارس جنوبی در سال ۱۳۸۲، مسوولان کشور متوجه ضرورت احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس شدند که البته فرآیند ساخت آن بسیار طولانی شد و پس از حدود ۱۵ سال، تمام فازهای سه‌گانه این پالایشگاه در سال‌های ۹۶ و ۹۷ به بهره‌برداری رسید. اما ضرورت احداث دومین پالایشگاه میعانات گازی کشور یعنی پالایشگاه سیراف زمانی احساس شد که در دور قبلی تحریم‌ها یعنی در سال‌های ۹۱-۹۲ مقدار ۶۰ میلیون بشکه از میعانات گازی روی آب‌های آزاد شناور ماند اما خریداری نشد. انبارهای جنوب کشور پر از میعانات گازی شد، حتی خط لوله ۳۷۰ کیلومتری میعانات گازی که برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس از عسلویه تا بندرعباس کشیده شده بود، قبل از افتتاح این پالایشگاه به‌عنوان مخزن میعانات گازی استفاده شد، نهایتا میعانات روی نفتکش‌هایی ذخیره شد که کرایه آنها پس از حدود ۷ ماه برابر ارزش میعانات موجود در خود آنها می‌شد. حال با شرایط پیش رو این سوال مطرح می شود که در شرایط فعلی چه باید کرد؟

کارشناسان صنعت نفت در این شرایط پیشنهاد هایی دارند که قابل تامل است که از جمله این پیشنهاد ها می توان به موارد زیر اشاره کرد

۱- استفاده از پالایشگاه‌های نفت خام موجود

بعضی از پالایشگاه‌های نفت خام موجود در کشور بسته به پیکربندی پالایشگاه می‌توانند به مقدار کم (تا سقف حدود ۱۰ درصد) از مخلوط کردن میعانات گازی با خوراک خود استفاده کنند تا از این طریق خوراک ورودی نیز سبک‌تر شود. اما عمدتا ترافیک  فرآورده‌های سبک در قسمت فوقانی برج تقطیر، اجازه چنین کاری تا بیش از ۵ تا ۱۰ درصد را نمی‌دهد مگر اینکه مشابه پالایشگاه بندرعباس تغییراتی در طراحی برج تقطیر ایجاد شود. این اقدام موجب سبک‌تر شدن خوراک ورودی و بنابراین کاهش تولید نفت کوره  در پالایشگاه‌ها نیز می‌شود که به رفع مشکل صادرات نفت کوره در دوران تحریم نیز کمک می‌کند.

۲- ساخت مخازن استراتژیک میعانات گازی و نفت خام

بسیاری از کشورهای دنیا بدون اینکه با شرایط تحریم و شرایط سیاسی خاصی مانند ایران مواجه باشند از مزایای مخازن استراتژیک نفت بهره می‌برند. حجم مخازن استراتژیک آمریکا ۷۰۰ میلیون بشکه  است که به غیر از تامین امنیت انرژی آمریکا، از آن به‌عنوان ابزاری برای تنظیم قیمت نفت در بازار جهانی نیز بهره می‌برد. به نظر می‌رسد ساخت مخازن استراتژیک میعانات گازی و نفت خام تا حجم حدودا ۱۰۰ میلیون بشکه می‌تواند یک استراتژی سودمند برای ایران باشد. این مخازن می‌تواند متعلق به شرکت ملی نفت یا متعلق به صندوق توسعه ملی باشد. ساخت مخازن مذکور که مطمئنا در زمان خیلی کوتاه‌تری نسبت به ساخت پالایشگاه‌های میعانات گازی امکان‌پذیر است و براساس براورد های اولیه به ۲ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد. این اقدام می‌تواند ذخیره‌سازی میعانات گازی مازاد کشور تا 1.5 سال را  پوشش دهد که در صورت تحریم و عدم توان فروش میعانات گازی از نرخ بازگشت سرمایه  بالای ۵۰ درصد ارزی برخوردار است زیرا عملا کرایه انبار میعانات گازی به نفتکش‌های خارجی را جبران می‌کند.

۳- اصلاح طرح فراگیر پالایشی سیراف و ساخت سریع‌تر این پالایشگاه

اسپیلیتر یا پالایشگاه‌های ساده میعانات گازی که تنها تبدیل‌کننده میعانات به ۴ فرآورده اصلی هستند و واحد بنزین‌سازی یا قسمت پتروشیمیایی ندارند ظرف مدت یک تا ۲ سال در کشورهایی مانند کره‌جنوبی ساخته می‌شوند که این زمان ممکن است به دلایل مختلف در ایران تا ۳ سال افزایش یابد. طرح فراگیر پالایشی سیراف نیز با همین هدف، با طول دوره ساخت ۳ ساله به‌صورت یک اسپیلیتر تعریف شد که شاید از ابعاد مختلفی کار سنجیده و درستی بود. اما در طراحی این مجموعه پالایشگاهی اشتباهات خیلی بزرگ‌تری صورت گرفت که منجر شد پروژه‌ای که در سال ۹۳ کلنگ‌زنی شده و قرار بود در سال ۹۶ افتتاح شود، هنوز از مرحله تسطیح زمین و خاکبرداری فراتر نرفته باشد.حجم زیاد طراحی و عدم کفایت خوراک برای این حجم از پالایشگاه، خرد کردن پالایشگاه به ۸ پالایشگاه کوچک و طراحی یوتیلیتی مشترک برای آنها مهم‌ترین‌ نقدهایی است که از ابتدا به طرح سیراف وجود داشت.

شکستن یک پالایشگاه ۴۸۰ هزار بشکه‌ای به ۸ پالایشگاه ۶۰ هزار بشکه‌ای عملا اقتصاد یک پالایشگاه را زیر سوال می برد بنابراین باید در ساختار احداث این پالایشگاه تجدید نظر صورت گیرد و هر چه سریعتر روند احداث این پالایشگاه ها شتاب گیرد تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود.

انتهای پیام/ 

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار