به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،نقل از جلفانیوز: این روزها در هیاهوی قصه اختلاس گران و نجومی بگیران و حرام های حلال شده، هنوز هستند کسانی که حرام را حتی اگر ریالی باشد، حرام می دانند و تنها حق خود را هرچند که ناچیز باشد، حق خود می دانند؛
علی شاهی جوان کارگر ۳۱ساله تنها یکی از انسان هاییست که هنوز معتقد و پایبند به اصول اعتقادی خود است؛ حلال و حرام می داند و هنوز خصایل انسانی اش کمرنگ نشده است. کارگر ساده ی خدماتی که با یک میلیون حقوق ناچیزش که بخشی از آن هم برای کرایه مسیر کارش هزینه می شود به سختی روزگار می گذراند اما این دشواری ها برایش بهانه ای نشده است تا حق دیگران را برای خود بداند؛ او میداند که هرکس باید در جایگاه خود صداقت و درستی داشته باشد تا فساد از جامعه رخت برکند نه اینکه گناه دیگران بهانه و توجیه خطای او شود.
شاید حق خوری های میلیاردی بیشترین آسیبش در جامعه به علی و امثال او می رسد اما او با تمام جوانی و خامی اش حق و ناحق می داند و حلال و حرام می فهمد.
او کیف گم شده ی مسافری را که ۱۵میلیون تومان پول باد آورده برایش آورده بود، بی کم و کاست به صاحبش بازگرداند در حالی که شاید در شلوغی و ازدحام این روزهای ارس پیدا نشدن یک کیف گم شده ، طبیعی تر از پیدا شدنش به چشم می آمد.
علی دوباره روح امیدی دمید در کالبد کم جان جامعه امروزمان و ثابت کرد که هنوز صداقت و درستی در جامعه از بین نرفته است.
و ای کاش صداقت او آموزه ای شود برای عبرت آنان که از قدرتِ هرچند اندک خود برای پایمال کردن حق مردم بهره می برند.
به بهانه این اقدام ارزشمند علی شاهی گفتگویی کوتاهی با وی ترتیب داده ایم که در زیر می خوانید؛
آقای شاهی ضمن عرض سلام و خداقوت و تبریک سال جدید ، در ابتدا اگر امکان دارد خودتان را به طور مختصر معرفی کنید.
علی شاهی: سلام. سال نو را به شما و مخاطبان بزرگوارتان تبریک می گویم. امیدوارم سال ۹۷ سال خوب و با برکتی برای همه ملت ایران باشد. اینجانب علی شاهی متولد ۱۳۶۶ دارای مدرک سوم راهنمایی، شاغل در یکی از شرکت های خصوصی خدماتی و اصالتا اهل ارسباران هستم. چند سالی است که ساکن مرند بوده، متاهل و دارای یک فرزند دختر ۹ ماهه می باشم.
می توانید جریان پیدا کردن کیف را توضیح دهید؟
علی شاهی: اگر بخواهم دقیق بگویم؛ حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر دوشنبه ششم فروردین، طبق معمول در پارک درنای جلفا مشغول به کار بودم که متوجه شدم ، سه چهار نفر جوان ۲۰ ، ۲۱ ساله یک کیف بزرگ زنانه در دست داشته و در حال صحبت با یکدیگر بوده و می گفتند بیایید کیف را بازش کنیم ببینیم اگر پولی چیزی دارد برداریم. من بعد از شنیدن این حرفها حواسم را کامل معطوف به آنها کردم که ببینم نهایتا با این کیف چهکار میکنند.
در تعقیب آنها بودم که بعد از طی مسافتی از هم جدا و یکی از آن ها کیف را مچاله و زیر لباس خود پنهان کرده و با سرعت قصد خروج از پارک را داشت که با دوستان خود در خروجی پارک من جمله آقای درخشانی تماس گرفته و جریان را برایشان تعریف و با گفتن مشخصات نفرات، تاکید کردم که حتما جلوی آنها گرفته شود.
خودم با سرعت رفتم دنبال کسی که کیف پیش او بود. دوستانم هم با دیدن من سر رسیدند و همه نفرات را گرفته و به انتظامات پارک درنای جلفا منتقل و ضمن اخذ تعهد از آنان کیف را پس گرفتند.
پس با این حساب شما کیف را از کسانی که پیدا و قصد سرقت آن را داشته پس گرفته و به صاحبانش برگرداندید.
تقریبا بله. البته من کیف را فقط پس گرفتم و در برگرداندن به صاحبانش نقشی نداشتم چرا که بعد از اخذ تعهد، خود انتظامات با شماره موجود در داخل کیف تماس گرفته و تحویل مالکش دادند.
یعنی شما هیچ برخوردی با صاحبان کیف نداشتید؟
چرا داشتم. بعد از آن ماجرا به سرکار خود برگشته و مشغول بودم که دیدم آقا و خانمی سراغم آمده و پرسیدند آقای شاهی؟ گفتم بله بفرمایید. گفتند ما مالک کیف هستیم شما با این کار ما را شرمنده کرده و تمام سرمایه ای که از اول زندگی تا به امروز جمع آوری کرده بودیم را به خودمان برگرداندید.
باید بگم لبخند و شادی ای که در چهره آنان دیدم هیچ وقت از یادم نمی رود.
آیا داخل کیف را خودتان نگاه کردید ببینید چه چیزهایی داخل کیف است؟
حقیقتا نه نگاه نکردم. اما وقتی میدیدم که آن جوان ها سعی دارند آن را به سرقت ببرند، حدس زدم که باید چیز با ارزشی داخلش باشد که خود صاحب کیف بعدا گفت، داخلش در حدود ۱۵ میلیون تومان پول نقد و مدارک مربوط به مالکیت خودرو ، بیمه شخص ثالث و دفترچه خدمات درمانی و تعدادی کارت شناسایی بود و هیچ کدام دست نخورده اند.
از آنجایی که خودتان وضعیت مالی مناسبی ندارید و با دریافت حقوق ناچیز یک میلیون تومانی کارگری که طبق گفته خودتان ۳۵۰ هزار تومان از آن را هم صرف اجاره منزل کرده و مبلغی نزدیک به آن را هم هزینه ایاب و ذهاب از مرند به جلفا میکنید، با این شرایط و نیاز مالی که مطمئنا دارید چطور وسوسه نشدید تا فرصتی فراهم کنید که کیف را برای خودتان بردارید؟ یا اصلا میتوانستید با تهدید آن چند جوان با آنها کنار آمده و شریکشان شوید!
علی: وقتی که ما اعتقاد داریم روزی دهنده خداوند است و به هر کس به اندازه تلاش و توانش میدهد ، پس چرا با برداشتن مال دیگری، دنیا و آخرت خود را خراب کنم؟! خداوند خودش روزی رسان است و من نمی توانم با پول کس دیگری لقمه حرام سر سفره زن و بچه ام ببرم. به نظرم دنیا حساب و کتاب دارد و به این راحتی ها نیست که حق کسی را بخوری و تاوان ندهی.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
می خواهم با یک ضرب المثل معروف ترکی سخنانم را پایان دهم؛ «آز یاشا ، آزاد یاشا ، اینسان یاشا »
انتهای پیام/
دیدگاه شما