به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،چالش امروز آمریکا که در قالب اعتراضات مردمی بعد از کشته شدن فاجعه آمیز یک فرد سیاه پوست از خیابان های این کشور بیرون زد، به قول بسیاری از کارشناسان و مسئولان آمریکایی ریشه 400 ساله دارد. نژادپرستی تنها مشکل اصلی آمریکایی ها نیست هر چند که این موضوع بهانه ای برای بروز اعتراض بر ضد نظام ناعادلانه سرمایه داری شده است.
«نمی توانم نفس بکشم» این روزها حاوی مضامین مختلفی در اعتراضات مردم آمریکا علیه نظام سرمایه داری است که حالا فردی چون « دونالد ترامپ» در صدر کار آمده است و سعی دارد با قلدری و فشار و نژادپرستی سیاست های خود را پیش ببرد.
«باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در این میان سعی کرده است که با موضوع نژادپرستی ماجرا را به نفع دموکرات ها پیش ببرد. اما باید گفت که اوباما هم هشت سال رئیس کاخ سفید بود. در این چند سال وی چه کاری انجام داد که حالا مدعی بحث نژادپرستی شده است. درواقع دموکرات ها در این بستر سعی دارند موضوع اعتراضات مردم آمریکا به نظام سرمایه داری را منحرف ساخته و از آن بهره برداری انتخاباتی کنند.
فارن پالسی: ضعیف ترین مستبد جهان؛ توسل ترامپ به خشونت نشانه استیصال است نه قدرت
از همین روست که «میشل اوباما» همسر رئیس جمهور سابق آمریکا که چندی است زندگی نامه خودنوشتش را منتشر کرده است، با سخنرانی آتشین سعی کرده است موضوع افول نظام سرمایه داری را تا حد یک موضوع انتخاباتی تنزل دهد و ماهی خود را از این آب گل آلود بگیرد. هر چند که لیبرالیسم آمریکایی با آنچه از خود به نمایش گذارده نه تنها فاصله زیادی دارد بلکه اساسا فریبکاری ای متفاوت است.
در همین رابطه، «دیتر فرانکنبرگر»، در یادداشتی برای فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ نوشت: «در حال حاضر گفتن این مطلب دشوار است که چه کشوری و چه اقتصادی با کمترین آسیب بحران را پشت سر خواهد گذاشت و سریعتر از دیگران، سر پا خواهد ایستاد. هدف از بستههای امدادی عظیم که همه جا تصویب میشوند، باید این باشد که خسارات در پایینترین سطح نگه داشته شوند و امکان بهبود سریع وضعیت وجود داشته باشد.»
پلیتیکو/ در نظرسنجی ان بی سی نیوز و وال استریت ژورنال 80 درصد آمریکایی ها معتقد بودند که کشور از کنترل خارج شده است.
بسیاری از کارشناسان آمریکایی از افول موریانه ای آمریکا طی سالهای متعدد سخن می گویند. در این میان میان بحث رویکرد قدرت آمریکا به جهان مورد انتقاد جدی قرار گرفته است. آمریکایی ها در حوزه بین المللی زور و تعدی و خرید و فروش تسلیحات و تجارت مرگ را در پشت پرده در دستور کار خود قرار داده اند و با استفاده از ابزار حقوق بشر و سوء استفاده از سازمان ملل و رسانه های خود به طور نرم فشار بر ملت های جهان را برنامه خود قرار داده اند.
اوضاع اما به یکباره نه تنها از سوی کشورهای مختلف جهان بلکه از داخل این کشور نیز وخیم شده است. از این روست که کارشناسان بحث فروپاشی موریانه ای را مطرح می کنند.
نوام چامسکی از جمله منتقدان نظام لیبرال سرمایه داری آمریکاست. وی تقریبا 9 سال پیش این افول را با توجه به فضای داخلی آمریکا پیش بینی می کند و می گوید: « نوام چامسکی، اندیشمند آمریکایی در مقالهای با عنوان " آمریکا در افول" نوشته است: « دیدگاه مشترک دیگری که دستکم میان افرادی که از پارهای مسائل به راحتی چشم نمیپوشند وجود دارد، این است که افول آمریکا مسالهای است که به دست خود آمریکاییها رقم خورده است. اوپرای طنز آمیزی که واشنگتن در تابستان سال جاری در قالب مناقشات میان جمهوریخواهان و دموکراتها بر سر افزایش سقف استقراض شاهد بود، شاید هیچ نمونه مشابه دیگری در سابقهی دموکراسی پارلمانی آمریکا نداشته باشد. این نمایش که موجب سردرگمی آمریکا و سراسر دنیا شد در حال حاضر برای بازیگران آن نیز وحشتآور است. آمریکا در حال حاضر این نگرانی را دارد که افراطیونی که توانستهاند مسند قدرت را در اختیار گیرند تنها به فکر منافع شخصی خود باشند و منافع آمریکا را مد نظر قرار ندهند. افول سیاسی و اجتماعی آمریکا که تحت تاثیر بحران اقتصادی بوده است به جایی رسیده که نهادهای سیاسی در این کشور دیگر به حقوق تودهها در خصوص بسیاری از مسائل بحثبرانگیز توجهی ندارند.»
آنچه اندیشمندان و منتقدان آمریکایی بدان توافق دارند این است که خوی استکباری مقامات این کشور که هم در قبال شهروندان فقیر و به قول آمریکایی ها دسته چندم ایالات متحده با شدت تمام درحال فشار بر روی این قشر است و هم در خارج از آمریکا علیه ملت های آزاده صورت می پذیرد زمینه اضمحلال حکومت آمریکا و نظام سرمایه داری را فراهم می کند. این فروپاشی هم از آن جهت موریانه ای خوانده می شود که اگرچه شاید کند باشد اما به طو مستمر و از درون و بیرون در حال انجام است و همه جانبه به سمت فروپاشی آمریکا در حال حرکت است.
لندن هم صحنه درگیری میان مردم و پلیس انگلیس بود؛ موضوعی که نشان می دهد اعتراض به نظام سرمایه داری مختص آمریکا نیست
در حوزه اجتماعی این اضمحلال درونی به وضوح دیده می شود. در این راستا، « استیول کول» ، تحلیلگر آمریکایی می نویسد: «روشن است که دولت و مجلس نمایندگان هر دو بدون توجه به اولویتها و ارزشهای عمومی در رابطه با کسری بودجه اقدام میکنند. اختلاف نظر عمدهای که درخصوص هزینهها وجود دارد این است که عموم مردم مایل هستند از هزینههای دفاعی کاسته شود و این در حالی است که مجلس نمایندگان و دولت خواستار افزایش نسبی هزینههای دفاعی هستند. همچنین عموم مردم همچنین خواستار صرف هزینه بیشتر برای آمورشهای شغلی، آموزش و پرورش و کنترل آلودگی آب و هوا هستند اما این موضوع ظاهرا چندان به ذائقهی دولت و مجلس نمایندگان خوشآیند نیست. این امر سازشگری نهایی را(میان مردم و دولت) ناممکن میسازد و باعث کاهش رشد و آسیب رسیدن به بافتهای اجتماعی و سرمایه داران میشود.»
تجارت مرگ و اسلحه، استفاده ابزاری از حقوق بشر، فشار بر گرده مردم مظلوم و مستضعف چه درون و چه بیرون آمریکا، نژادپرستی، بی عدالتی اجتماعی و فشارهای نظام سرمایه داری بر مردم سبب می شود کم کم نظام آمریکا اگرچه با حمایت دیگر کشورهای غربی روبروست اما کم کم روی افول و اضمحلال را به خود ببیند و از جنبش 99 درصد تا به جنبش ضد عدالت امروز آمریکا این موارد ادامه دارد و گاز اشک آور و فشار پلیس ضدشورش آمریکا نیز نمی تواند این موارد را از حافظه تاریخی مردم آمریکا و جهان بزداید.
انتهای پیام/
دیدگاه شما