5. تير 1399 - 9:32   |   کد مطلب: 9130
سریال‌های شبکه نمایش خانگی برخلاف توفیقاتی که می‌توانست داشته باشد به سمت هنجارشکنی‌های اخلاقی و ابتذال رفته است، این تأثیرگذاری به‌نوعی به‌صورت زیرپوستی در حال حرکت است که اثرات مخرب آن به‌مراتب بدتر از ابتذال در سریال‌های ماهواره‌ای است.

به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،به نقل از دیارآفتاب؛  طی سال‌های اخیر با توجه به توسعه‌ی فراگیر ارتباطات بر بستر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و گرایش طیف وسیعی از اقشار مختلف جامعه به این سمت‌وسو موضوع تولیدات نمایشی به شکل فیلم و سریال تحت عنوان «شبکه‌ی نمایش خانگی» به‌عنوان شیوه‌ی نوینی از عرضه‌ی محتوا داغ شده است.

از سوی دیگر عدم نظارت دقیق بر ممیزی‌های معمول و طبقه‌بندی سنی مخاطب در این حوزه و همچنین ابعاد اقتصادی و بازار پرمخاطب آن بسیاری از سرمایه‌گذاران پروژه‌های فیلم و سریال را باهدف کسب سودهای کلان و بدون ریسک برای سرمایه‌گذاری در این زمینه ترغیب می‌کند.

درحالی‌که متولی اصلی در مدیریت این بستر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما همواره پخش مجموعه‌های نمایش خانگی با چالش‌هایی همراه بوده است و نقصانی که همانند بسیاری از بخش‌های عرضه‌ی محتوای فرهنگی در این مورد نیز به‌مراتب بیشتر مشاهده می‌شود عدم نظارت متولیان و به‌نوعی ولنگاری است.

حال جای سؤال است که استانداردهای فرهنگی و خطوط قرمز وزارت ارشاد چیست که در سال‌های اخیر رشد قارچی سریال‌های ضد ارزش و خارج از شئون اخلاقیای را شاهد هستیم که به‌آرامی می‌تواند بنیان‌های خانواده را به سمت‌وسوی ویرانی بکشاند.

شاید روزی سریال‌های ماهواره‌ای به لحاظ محتوای نامناسب و ضد خانواده موردانتقاد بسیاری از کارشناسان فرهنگی قرار می‌گرفت اما متأسفانه طی سال‌های اخیر تولیدات در بخش شبکه‌ی نمایش خانگی با موضوعاتی خلاف ارزش‌های خانواده و جامعه‌ی اسلامی و پخش فراگیر در سراسر کشور شرایطی را به وجود آورده است که می‌تواند آثار به‌مراتب مخرب‌تری را بر جای بگذارد.

یکی از موضوعات مورد انتقاد در این قبیل سریال‌ها که البته بسیار جلوه می‌کند ترویج اشرافی گری است همان‌گونه که از مضمون و روایت سریال‌هایی همچون عاشقانه، مانکن و دل این موضوع به‌روشنی دریافت می‌شود، لذا مسئله‌ی تجمل‌گرایی و اشرافی گری در این مجموعه‌ها به‌نحوی‌که کل محتوا تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد اتفاقی نیست.

سلبریتی محوری و عدم انطباق فضای ترسیمی این سریال‌ها با واقعیت و نمایش موقعیت‌های لوکس و لاکچری فضایی رؤیایی را به تصویر می‌کشد که همین موضوع به علت فاصله‌ی این روایت با سطح زندگی عموم اقشار جامعه یک احساس شکست و سرخوردگی را برای مخاطب به همراه خواهد داشت.

آنچه مسلم است در یک نگاه کلی این‌چنین استنباط می‌شود که غالب تولیدات فیلم در عرصه‌ی سینما و نمایش خانگی در ایران بیشتر از آنکه به دنبال تولید محتوای جریان ساز و تعالی‌بخش فرهنگی باشد هدف خود را جذب مخاطب برای کسب منافع مادی و به‌اصطلاح معطوف به گیشه‌ی فروش قرار داده است.

سریال‌های شبکه نمایش خانگی برخلاف توفیقاتی که می‌توانست داشته باشد به سمت هنجارشکنی‌های اخلاقی و ابتذال رفته است، این تأثیرگذاری به‌نوعی به‌صورت زیرپوستی در حال حرکت است که اثرات مخرب آن به‌مراتب بدتر از ابتذال در سریال‌های ماهواره‌ای است.

از سوی دیگری الگو گیری این مجموعه‌های نمایشی از سریال‌های درام ترکیه‌ای و روایت داستان حول محور عشق‌های چندگانه و مثلثی با تم خیانت که اساساً مغایر با آداب و فرهنگ اسلامی و عرفی جامعه‌ی ماست برای مخاطب منجر به یک تغییر ذائقه‌ی نادرست و تردید در هویت فرهنگی خواهد شد لذا رواج سبک زندگی غربی و تقبیح ارزش‌های دینی و انقلابی به‌وفور در سریال‌های شبکه نمایش خانگی دیده می‌شود.

بعضاً با ورود پول‌های کثیف و منشأ نامشخص به این عرصه نمی‌توان انتظار داشت که تولیداتی با چنین سرمایه‌گذاری‌هایی درنهایت به دنبال اشاعه‌ی ارزش‌ها و فرهنگ‌سازی مبتنی بر اصول اسلامی باشند کما اینکه موضوعاتی پیرامون بسیاری از این مجموعه‌ها و به‌عنوان‌مثال سریال شبکه‌ی نمایش خانگی «شهرزاد» که به‌عنوان بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین مجموعه‌ی تاریخ سینما و تلویزیون ایران در بخش خصوصی نام‌گرفته است در پرونده‌ی فساد مالی هادی رضوی مطرح شد.

اگر نگاهی گذرا به آمار دنبال کنندگان شبکه نمایش خانگی داشته باشیم خواهیم دید این مخاطبین به‌مراتب گسترده‌تر از مخاطبین سالن‌های سینمایی هستند ولی آن‌گونه که شایسته است این آثار به‌دقت نظارت و ارزیابی نمی‌شود و مسئولین ذیربط توجه لازم را به این بستر تبادلی مهم ندارند درحالی‌که این فیلم‌ها به‌راحتی در خانه‌ و تلفن همراه هر ایرانی بدون توجه به نوع محتوا قابل‌دسترسی است و عدم توجه به آن نتایج سوء بر تربیت فرهنگی در جامعه برجای خواهد گذاشت.

هرچند نباید دراین‌بین از عدم ورود قدرتمند رسانه‌ی ملی به این حوزه و برنامه‌ریزی برای تولیدات فاخر و جهت‌دهی صحیح افکار اجتماعی به‌عنوان یک متولی فرهنگی به‌سادگی عبور کرد اما تحدید بودجه این سازمان طی سال‌های اخیر و نگاه مبتنی بر تأمین اعتبار از طریق پخش آگهی‌های تلویزیونی بعضاً سلبریتی محور عموماً تلویزیون را به یک رابط و بازاریاب اقتصادی تبدیل کرده است که می‌تواند منجر به فاصله‌گیری رسانه‌ی ملی از رسالت‌های اصلی خود باشد.

رهبر معظم انقلاب نیز با توجه ویژه به مقوله فرهنگ در جامعه و تأکید بر نقش مهم دستگاه‌های مسئول این حوزه همواره طی بیاناتشان مطالباتی را نسبت به مباحث فرهنگی کشور مطرح کرده‌اند و در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیئت دولت در ۴ شهریورماه سال ۱۳۹۵ می‌فرمایند:

« اولویت بسیار مهم کشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبیات و هنر تا سبک زندگی تا فرهنگ عمومی تا اخلاق تا رفتار اجتماعی، شامل همه‌ی این‌ها است؛ ما در این زمینه‌ها تکلیف داریم، مسئولیت داریم؛ دستگاه‌های فرهنگی ما واقعاً مسئولیت دارند در این زمینه؛ فرض بفرمایید حالا فیلم، تئاتر، سینما، خب اگر مراقبت نباشد [چه می‌شود]! بنده طرفدار جزم‌اندیشی و فشار و اختناق در این زمینه‌ها نیستم، میدانید، من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزاد عملی بخواهد ضربه بزند به کشور»

همچنین معظم له ضمن دغدغه مندی بسیار مهم در حوزه‌ی تولیدات محتوایی ازجمله فیلم و سریال در دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۸۹ می‌فرمایند:

« واقعاً خط قرمزهایی هست که باید رعایت شود. یکجاهایی عبور از برخی از خطوط قرمز اخلاقی - منظورم خطوط قرمز سیاسی هم خیلی نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست - در بعضی از فیلم‌ها و سریال‌ها لزومی ندارد؛ بعضی از ارتباطات عشقی دختر و پسر که توی فیلم‌ها منعکس می‌شود، بد است، بدآموز است. اینکه شما نوع برخورد یک زن و مرد را، یک عشق غلط را - این عشق‌های مثلث و مربع را - توی فیلم بیاورید، این مضر است؛ این را کاریش نمی‌شود کرد. کاری کنیم که این‌ها توی فیلم‌ها نیاید. »

هاتف الرحمان صالحی استاد دانشگاه و کارشناس فرهنگ و رسانه؛

سینمای خانگی طی سال‌های اخیر مروج برهنگی است/دولت کارنامه‌ی مثبتی در حوزه‌ی فرهنگ ندارد

هاتف الرحمان صالحی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل فرهنگی و رسانه در گفتگو با خبرنگار دیار آفتاب؛ با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی بود گفت: این انقلاب که بر بستر جامعه رخ داد هم انقلابی اجتماعی بود و هم یک انقلاب فرهنگی ناظر به فرهنگ اصیل و مبتنی بر ارزش‌های اسلامی که استمرار آن‌هم قطعاً نیازمند همان ملزوماتی است که انقلاب را به ثمر رساند لذا حفظ مبانی‌ای که باعث شد انقلاب اسلامی به ثمر برسد همچون خود انقلاب واجب است.

سینما و شبکه‌ نمایش خانگی باید مکمل رسانه‌ی ملی باشند

صالحی بابیان اینکه هر تولید فرهنگی را باید بر اساس شاخص‌های منظومه‌ی فکری امامین انقلاب قضاوت کرد تصریح کرد: باید ببینیم در این منظومه‌ی فکری رسانه چه جایگاهی دارد، وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم که توقع ایشان از رسانه حداقل از رسانه‌ی ملی به‌عنوان اصلی‌ترین رسانه‌ی کشور و به‌تبع آن سایر رسانه‌ها این است که به مرکز هویت فکری جامعه و به‌اصطلاح به یک دانشگاه عمومی تبدیل شوند.

وی ادامه داد: پس با این تعبیر در دانشگاه چه چیزی تدریس می‌کنند؟ یقیناً مباحث غیراخلاقی و ناملایمت اجتماعی و فرهنگی ترویج نمی‌شود بلکه دانشگاه هم باید علم و دانش بیاموزد و هم در کنار آن مبانی اسلامی را آموزش دهد، لذا در این راستا سینما و شبکه‌ی نمایش خانگی نیز باید مکمل رسانه‌ی ملی باشند و هدف چیزی جز این نیست.

سینمای خانگی طی سال‌های اخیر مروج برهنگی است

این کارشناس رسانه ضمن اشاره و بررسی ابعاد مختلف تولیدات در حوزه‌ی شبکه‌ی نمایش خانگی اظهار داشت: حدود یک دهه است که شبکه‌ی نمایش خانگی ایجادشده تا گره‌ای را باز کند اما متأسفانه گره‌ای را به گره‌های فرهنگی قبلی افزوده است و درحالی‌که این بستر می‌تواند یک فرصت استثنایی برای ترویج سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد اما به تهدیدی برای متزلزل کردن بنیان خانواده تبدیل‌شده است.

وی ادامه داد: طی سال‌های اخیر در سینما و شبکه‌ی نمایش خانگی به ترویج مسائلی همچون عشق مثلثی یا حتی مربعی، همباشی و ولنگاری ارتباط فی‌مابین زن و مرد نامحرم و عادی جلوه دادن آن، موسیقی‌های مبتذل، آرایش‌های غلیظ و پوشش‌های ناهنجار پرداخته شده و با اصالت بخشیدن به زندگی‌های اشرافی و پر زرق‌وبرق در این تولیدات یک زندگی ساده و قشر پایین جامعه همیشه طوری است که وجهه ا‌ی بد به آن داده می‌شود و شخصیت خوب داستان همواره کسانی هستند که زندگی سرمایه‌داری، خانه و ماشین آن‌چنانی دارند.

این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: سینمای خانگی ما طی سال‌های اخیر مروج برهنگی است و این همان ابتذالی است که از سینما به شبکه‌ی نمایش خانگی سرایت کرده است تا شاهد یک دومینوی ابتذال رسانه‌ای باشیم.

حوزه سینما و نمایش خانگی یک ولنگاری در ساحت مدیریت و نظارت دارد

صالحی با ذکر اینکه در رابطه با رسانه‌ی ملی نکته‌ی مثبت اینجاست که مردم مطالبه می‌کنند و مسئولین مشخص و پاسخگو هستند افزود: در حوزه‌ی سینما و شبکه‌ی نمایش خانگی مشخص نیست مسئول اصلی کیست و در وهله‌ی اول یک ولنگاری در ساحت مدیریت داریم و موضوع بعدی نظارت است که متأسفانه هیچ نظارت عالمانه و تخصصی در تولیدات این حوزه وجود ندارد.

وی با اشاره به اینکه اخیراً وزارت ارشاد اعلام کرده است که در زمینه‌ی تولیدات شبکه‌ی نمایش خانگی به علت حجم بالای مجوزهای صادرشده بیش از نیاز و ظرفیت بازار فعلاً صدور مجوزها متوقف‌شده است اذعان کرد: اگر توقف صدور مجوز برای عدم نیاز بازار است پس جای تأسف است که نگاه مدیران ما به بازار و جنبه‌ی اقتصادی تولیدات است و شاخص فرهنگی و رویکرد انقلابیای وجود ندارند که اگر بود صدور مجوزها را تعلیق می‌کردند تا با تغییر و تحول شاخص‌های جدیدی مبتنی بر مؤلفه‌های اصیل انقلاب تدوین و سپس مبتنی بر آن مجوز صادر شود.

فیلم و سریالی مقبول است که زندگی اسلامی-ایرانی را ترویج کند

این کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به اینکه یک سال و نیم است که وارد گام دوم انقلاب اسلامی‌شده‌ایم و باید تمام رویکردهای ما در ساحت‌های مختلف اعم از سیاست، فرهنگ و اقتصاد کشور مبتنی بر این بیانیه راهبردی باشد تصریح کرد: یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌های بیانیه گام دوم هم‌افزایی با جوانان برای شکست محاصره‌ی تبلیغاتی دشمن است و مهم‌ترین ابزار و کلید این کار از منظر مقام معظم رهبری چیزی جز امید آفرینی نیست.

وی همچنین اظهار داشت: مهم‌تر از اینکه تصور شود در گام دوم جوانان باید همه‌ی مسئولیت‌ها را به دست‌گیرند این است که فرآیندها و ساختارها جوان شود که یقیناً در این صورت می‌توانیم زودتر به مدینه‌ی فاضله‌ی مدنظر رهبر معظم انقلاب و تمدن نوین اسلامی دست یابیم.

صالحی مهم‌ترین هدف همه‌ی آحاد جامعه در گام دوم انقلاب را کمک به جامعه پردازی و جامعه سازی دانست و افزود: هریک از ما باید کمک کنیم تا نقاط ضعف جامعه کاهش و نقاط قوت افزایش داشته باشد و همه باهم یک رشد متوازن و فراگیر داشته باشیم فلذا جامعه‌ای می‌تواند جامعه‌ی مهدوی باشد که در آن احساس مسئولیت و تکلیف مداری گفتمان رایج و غالب شود و فیلم، سریال و سازمان رسانه‌ای می‌تواند مقبول باشد که بتواند سبک زندگی اسلامی و ایرانی و مهدوی را ترویج کند.

وی در ادامه گفت: شاخصه‌ی نمره دادن، قبولی و رد و اصالت دادن به تولیدات فرهنگی و همچنین فیلم، سریال، سینما و شبکه‌ی نمایش خانگی باید بیانیه‌ی گام دوم انقلاب باشد.

دشمن در جنگ شناختی روی باورها و لایه‌های عمیق بینشی مخاطب کار می‌کند

این کارشناس رسانه با تأکید بر اینکه ضرورت دارد که در ورود به گام دوم انقلاب اسلامی ساحت رسانه‌ای ما نیز گام دومی باشد اظهار داشت: باید به سمتی حرکت کنیم که سواد رسانه‌ای مردم را بالا ببریم و با توجه به اینکه امروزه رسانه در تمام ارکان حکمرانی می‌کند و جایی نیست که رسانه نفوذ نداشته باشد پس مفهوم سواد رسانه‌ای یعنی اینکه مخاطب سواد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه امروز در عرصه‌ی فرهنگ با یک پازل مواجهه هستیم تصریح کرد: بخش‌های این پازل چه از سوی جریان معارض داخلی و چه دشمنان خارجی که ۴۲ سال است با ما مبارزه‌ی رو در رو دارند مورد هجمه قرار می‌گیرد به عقیده‌ی رهبر انقلاب مهم‌ترین هدف دشمن این است که در جنگ شناختی پیروز شود، موضوع جنگ نرم و شبیخون فرهنگی کم‌کم خیلی تکمیل شد و به جنگ شناختی‌ای تبدیل شده است که دشمن در آن روی باورها و لایه‌های عمیق بینشی و نگرشی مخاطب کار می‌کند.

رگه های نفوذ در سینما و نمایش خانگی مشهود است/دولت کارنامه‌ی مثبتی در حوزه‌ی فرهنگ ندارد

صالحی در ادامه تصریح کرد: بحث این است که رگه‌های نفوذ در شبکه‌ی نمایش خانگی و کلاً در سینمای ایران به‌وضوح مشهود است و نباید خودمان را به خواب بزنیم، فلذا از مجلس یازدهم توقع داریم که در بحث تقنین و نظارت در این حوزه ورود کند و کمسیون فرهنگی مجلس قوی‌تر ظاهر شود و از وزیر ارشاد پاسخ بخواهد.

وی ضمن انتقاد از عملکرد دولت در زمینه‌ی مسائل فرهنگی افزود: متأسفانه طی سال‌های اخیر دولت کارنامه‌ی مثبتی در حوزه‌ی فرهنگ ندارد و عملکردش در حوزه‌ی سینما به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست چرا که متأسفانه در رابطه با جشنواره ی فجر میبینیم که هرسال سطح کیفی، مبنایی و گفتمانی فیلم‌ها رو به افول است.

رسانه‌ی ملی ذائقه‌ی مخاطب را به سمت ذائقه‌ای اسلامی-ایرانی هدایت کند

این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: اگر ما یک پازل و منظومه‌ی رسانه‌ای در نظر بگیریم درصد بیشتری از این پازل مربوط به رسانه‌ی ملی است و شبکه‌ی نمایش خانگی و سینما باید مکمل آن قرار گیرند و کمک کنند نه اینکه باری هم بر دوش رسانه‌ی ملی بگذارند.

این کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به رسالت خطیر رسانه‌ی ملی در تولیدات فرهنگی تصریح کرد: اگر رسانه‌ی ملی ما توانست ذائقه‌ی مخاطب را به سمت ذائقه‌ای اسلامی ایرانی و اصیل هدایت کند و نگاه مخاطب را از موضوعات مادی و ظاهری به مباحث متعالی و معنوی سوق بدهد خود مخاطب کم‌کم مطالبه گر خواهد شد و همین باعث خواهد شد تا تغییرات مثبت رخ دهد ولی اگر رسانه‌ی ملی در این راستا کوتاهی داشته باشد این مخاطب به سمت‌وسوی دیگری خواهد رفت.

صالحی در ادامه گفت: هرچند رسانه‌ی ملی طی سال‌های اخیر موضوع مشکلات بودجه و اعتباری را مطرح می‌کند و برای تامین آن به سمت تبلیغاتی می‌رود که بعضاً همین تبلیغات به ضد هنجار تبدیل می‌شوند اما ما امیدواریم به یک دولت اسلامی برسیم که ضرورت حمایت از رسانه‌ی ملی و برنامه‌سازی فرهنگی را بداند.

این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: هرچند با توجه به مشکلات ذکر شده رسانه ملی تا حدودی حق دارد اما حتی با امکانات موجود توقع خیلی بیشتر است و این مجموعه می‌تواند با استفاده از نیروهای جوان و مخلص بیش از این‌ها مؤثر باشد و درصد مخاطب خود را افزایش دهد کما اینکه در بخش‌هایی از صداوسیما که به جوانان میدان داده‌شده است کارنامه بسیار خوبی را مشاهده می کنیم.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار