به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،محمدعلی دادور مدیر عامل پالایشگاه ستاره خلیج فارس گفته است با تکمیل بخش باقیمانده پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس ظرفیت استفاده از میعانات گازی در این پالایشگاه که امروز 420 هزار بشکه است به 480 هزار بشکه می رسد.
وی افزود: بخشی از تجهیزات مربوطه از جمله کولرهای هوایی خنککننده فرآورده و پمپها هماکنون وارد سایت پالایشگاه شده است و بخشی از تجهیزات نیز در حال ساخت است که امیدواریم تا پایان نیمه نخست امسال این عملیات نهایی شود. با افزایش ظرفیت پالایشی، مقدار فرآوردههای تولیدی نیز ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت.
دادور تأکید کرد: هماکنون بهطور میانگین روزانه ۴۵ میلیون لیتر بنزین و ۱۷ میلیون لیتر نفت گاز در این پالایشگاه تولید میشود که این مقدار تولید با افزایش ظرفیت پالایشی به ترتیب به حدود روزانه ۵۴ میلیون لیتر و ۲۰ میلیون لیتر خواهد رسید.
اگرچه صحبت های مدیرعامل پالایشگاه ستاره از نظر افزایش تولید بنزین با کیفیت خبر خوبی به نظر می رسد اما این موضوع را می توان از یک بعد دیگر نیز بررسی کرد و آن هم این است که احتمال حبس گاز در پارس جنوبی به صفر خواهد رسید.
سبقت گازی ایران از قطر مهمترین دستاورد توسعه پارس جنوبی در طول سالیان گذشته تاکنون بوده است در شرایط فعلی ظرفیت تولید گاز پالایش شده ایران از این میدان مشترک به بیش از 800 میلیون مترمکعب در روز رسیده است که پیش بینی میشود با بهره برداری از طرحهای جدید ظرفیت تولید روزانه گاز طبیعی ایران تا سال 1400 از مرز یک میلیارد مترمکعب در روز عبور کند. اما باید تاکید داشت که در کنار این افزایش تولید گاز محصول ارزشمند دیگری نیز تولید میشود به عنوان میعانات گازی.
سال گذشته ظرفیت مخازن ذخیرهسازی میعانات گازی بالا رفت و در کنار افزایش خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس، وزارت نفت توانست بخشی از محدودیت صادرات میعانات گازی ایران را با تبدیل آن به بنزین باکیفیت در پالایشگاه ستاره خلیج فارس و عرضه آن در بورس انرژی جبران کند.
اما هنوز اندکی از رونق صادرات بنزین به کشورهای همسایه نگذشته بود که ویروس کرونا آمد و همه محاسبات را به هم ریخت. محدودیتهای حمل و نقل مصرف بنزین را به شدت پایین آورد و ذخایر استراتژیک را لبالب کرد. اگرچه ممکن است با رفع محدودیتهای قرنطینه و کسب و کار تا چند ماه آینده، به شرایط نرمال باز گردیم و مصرف بنزین نیز بالا رود اما این به تنهایی کافی نیست و باید به دنبال راه کاری بود که بتوان فکری به حال میعانات گازی تولید شده در پارس جنوبی بود زیرا که اگر این میعانات گازی برداشت نشود قطعا خطر کاهش تولید و حبس گاز در چاه ها وجود خواهد داشت.
متخصصان صنعت نفت معتقدند وزارت نفت تا پیش از زمستان سال جاری، برای مازاد تولید میعانات گازی پارس جنوبی که همزمان با برداشت گاز غنی از این مخزن مشترک به پالایشگاههای پارس جنوبی سرازیر میشود، نیازمند فکری عاجل است.
بیشترین میزان تولید میعانات گازی ارتباط مستقیمی با برداشت گاز از میدان گازی پارس جنوبی دارد. همانطور که پیشتر اشاره شد، این مایع هیدروکربوری ارزشی بیش از نفت دارد، اما بدلیل تأمین گاز مورد نیاز کشور نمیتوان تولید آن را متوقف کرد. میزان برداشت میعانات گازی در فصل زمستان و همزمان با اوج مصارف خانگی گاز، به بالاترین حد ممکن میرسد.
به طور میانگین میتوان گفت، با احتساب ظرفیت تولید میعانات گازی از ۸ پالایشگاه گازی (۱۶ فاز) واقع در منطقه پارس یک به میزان ۶۴۰ هزار بشکه در روز، ۵ پالایشگاه (۱۱ فاز) واقع در منطقه پارس دو (با در نظر گرفتن پالایشگاه فاز ۱۴) به میزان روزانه حدود ۴۴۰ هزار بشکه و تولید روزانه ۷۰ هزار بشکه میعانات گازی در سایر پالایشگاههای گازی مانند هاشمینژاد، ایلام، پارسیان، فجر جم و… ظرفیت تولید روزانه میعانات گازی در کل کشور بیش از ۱ میلیون بشکه در روز است.
کارشناسان صنعت نفت پیشنهاد هایی دارند که قابل تامل است که از جمله این پیشنهاد ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- استفاده از پالایشگاههای نفت خام موجود
بعضی از پالایشگاههای نفت خام موجود در کشور بسته به پیکربندی پالایشگاه میتوانند به مقدار کم (تا سقف حدود ۱۰ درصد) از مخلوط کردن میعانات گازی با خوراک خود استفاده کنند تا از این طریق خوراک ورودی نیز سبکتر شود. اما عمدتا ترافیک فرآوردههای سبک در قسمت فوقانی برج تقطیر، اجازه چنین کاری تا بیش از ۵ تا ۱۰ درصد را نمیدهد مگر اینکه مشابه پالایشگاه بندرعباس تغییراتی در طراحی برج تقطیر ایجاد شود. این اقدام موجب سبکتر شدن خوراک ورودی و بنابراین کاهش تولید نفت کوره در پالایشگاهها نیز میشود که به رفع مشکل صادرات نفت کوره در دوران تحریم نیز کمک میکند.
۲- ساخت مخازن استراتژیک میعانات گازی و نفت خام
بسیاری از کشورهای دنیا بدون اینکه با شرایط تحریم و شرایط سیاسی خاصی مانند ایران مواجه باشند از مزایای مخازن استراتژیک نفت بهره میبرند. حجم مخازن استراتژیک آمریکا ۷۰۰ میلیون بشکه است که به غیر از تامین امنیت انرژی آمریکا، از آن بهعنوان ابزاری برای تنظیم قیمت نفت در بازار جهانی نیز بهره میبرد. به نظر میرسد ساخت مخازن استراتژیک میعانات گازی و نفت خام تا حجم حدودا ۱۰۰ میلیون بشکه میتواند یک استراتژی سودمند برای ایران باشد. این مخازن میتواند متعلق به شرکت ملی نفت یا متعلق به صندوق توسعه ملی باشد. ساخت مخازن مذکور که مطمئنا در زمان خیلی کوتاهتری نسبت به ساخت پالایشگاههای میعانات گازی امکانپذیر است و براساس براورد های اولیه به ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. این اقدام میتواند ذخیرهسازی میعانات گازی مازاد کشور تا 1.5 سال را پوشش دهد که در صورت تحریم و عدم توان فروش میعانات گازی از نرخ بازگشت سرمایه بالای ۵۰ درصد ارزی برخوردار است زیرا عملا کرایه انبار میعانات گازی به نفتکشهای خارجی را جبران میکند.
۳- اصلاح طرح فراگیر پالایشی سیراف و ساخت سریعتر این پالایشگاه
اسپیلیتر یا پالایشگاههای ساده میعانات گازی که تنها تبدیلکننده میعانات به ۴ فرآورده اصلی هستند و واحد بنزینسازی یا قسمت پتروشیمیایی ندارند ظرف مدت یک تا ۲ سال در کشورهایی مانند کرهجنوبی ساخته میشوند که این زمان ممکن است به دلایل مختلف در ایران تا ۳ سال افزایش یابد. طرح فراگیر پالایشی سیراف نیز با همین هدف، با طول دوره ساخت ۳ ساله بهصورت یک اسپیلیتر تعریف شد که شاید از ابعاد مختلفی کار سنجیده و درستی بود. اما در طراحی این مجموعه پالایشگاهی اشتباهات خیلی بزرگتری صورت گرفت که منجر شد پروژهای که در سال ۹۳ کلنگزنی شده و قرار بود در سال ۹۶ افتتاح شود، هنوز از مرحله تسطیح زمین و خاکبرداری فراتر نرفته باشد.حجم زیاد طراحی و عدم کفایت خوراک برای این حجم از پالایشگاه، خرد کردن پالایشگاه به ۸ پالایشگاه کوچک و طراحی یوتیلیتی مشترک برای آنها مهمترین نقدهایی است که از ابتدا به طرح سیراف وجود داشت.
شکستن یک پالایشگاه ۴۸۰ هزار بشکهای به ۸ پالایشگاه ۶۰ هزار بشکهای عملا اقتصاد یک پالایشگاه را زیر سوال می برد بنابراین باید در ساختار احداث این پالایشگاه تجدید نظر صورت گیرد و هر چه سریعتر روند احداث این پالایشگاه ها شتاب گیرد تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما