به گزارش پایگاه خبری جهادپرس در تابستان 97 بود که انتقادها از سیدرضا افتخاری اوج گرفته بود. استقلال با اینکه قهرمان جام حذفی شده بود اما ستارگانی مثل تیام و جپاروف در یک قدمی خروج از باشگاه قرار گرفته بودند، بدهی ها و مشکلات مالی، استقلال را آزار می داد و کار به جایی رسید که افتخاری از استقلال استعفا کرد تا فتحی جای او را بگیرد.
*از بهترین مربی تاریخ تا پیرمرد کم بضاعت
فتحی در اوایل دوره حضورش در استقلال، مشکلات چندانی نداشت. شفر به عنوان مربی تیم، قراردادش را در زمان افتخاری تمدید کرده بود و انتقادها به مدیرعامل جدید صرفاً به مسائلی مثل خرید خارجی های ناکارآمدی مثل الحاجی گرو و مارکوس نویمایر محدود می شد. اما شکست در دربی شماره 89 و از دست رفتن بخت قهرمانی، اولین جرقه های اعتراض گسترده به مدیریت فتحی را کلید زد.
فتحی که در زمستان 97 از وینفرد شفر به عنوان «بهترین مربی تاریخ استقلال» یاد کرده بود، در بهار 98 شفر را به پیرمردی تشبیه کرد که «بضاعتش همین بوده» و بعد از آن بود که حکم اخراج این مربی آلمانی را صادر کرد. از اینجا به بعد، هرچه جلوتر رفتیم مدیریت فتحی در استقلال با انتقادهای بیشتری مواجه شد.
*انفعال در پیش فصل
در فصل نقل و انتقالات 98 وقتی استقلال بازیکنان بسیاری را از دست داد و آنجا که معاون ورزشی سابق استقلال تبدیل به نقش اول مدیریت آبی ها شده بود، امیرحسین فتحی در موضع انفعال فرو رفت. انفعالی که تا آخرین روزهای مدیریت او ادامه داشت. طعنه آمیز اینکه در آن مقطع هر اتفاق ناخوشایندی که برای استقلال رخ می داد به پای فتحی نوشته می شد اما در موفقیت های گاه و بیگاهی که این تیم به دست می آورد، هیچ نام و نشانی از فتحی دیده نمی شد!
هواداران در ماجراهایی مثل از دست دادن آیاندا پاتوسی، شدیدترین انتقادها را نثار فتحی می کردند اما وقتی پرونده پیچیده پروپئیچ حل شد، کسی از مدیرعامل استقلال تشکر نمی کرد.
*گزینه ای جز استعفا روی میز نیست
انتقادها از مدیریت فتحی تمامی نداشت. بخش تندروی هواداران استقلال، مدیرعامل استقلال را رها نمی کردند و حتی در ماه عسل استقلال و استراماچونی، آنجا که آبی ها با بردهای پرگل به صدر جدول حمله می کردند، باز هم این فتحی بود که از روی سکوها شعار «حیا کن، رها کن» می شنید.
و بالاخره اتفاق اصلی از راه رسید. درست در همان روزهایی که استقلال بعد از 1300 روز طعم صدرنشینی در لیگ را تجربه کرده بود، ماجرای قهر استراماچونی، ضربه کاری را به فتحی وارد کرد. مدیرعاملی که حتی تا 24 ساعت قبل از اینکه استراماچونی ایران را ترک کند، در مصاحبه ها به هواداران اطمینان می داد که هیچ اتفاقی نمی افتد و مربی ایتالیایی مشکلی برای ادامه کار در ایران ندارد، در برابر موج هواداران معترضی که مربی محبوبشان را از دست رفته می دیدند، بالاخره تاب نیاورد و گزینه ای جز استعفا روی میزش باقی نماند.
استقلالی هایی که با استراماچونی به دنبال قهرمانی در لیگ بودند، اشتباه فتحی را نابخشودنی قلمداد می کردند و این در واقع پایان 18 ماه فعالیت او در استقلال بود. فتحی در قامت مدیرعامل، شبیه بازیگر نقش اولی بود که نمی خواست نقش اول باشد و این سبک مدیریتی او که اغلب با بی تصمیمی و انفعال همراه بود، عاقبت به آخر خط رسید.
*پایان با چاشنی سکوت
از حدود 50 روز پیش که مدیرعامل استقلال ناگزیر از استعفا شد تا امروز، فتحی همچنان (لااقل روی کاغذ) یکی از اعضای هیات مدیره این باشگاه بود. او که در دوران مدیریتش در استقلال حضوری فعال در رسانه ها داشت، در این مدت سکوت کامل اختیار کرده و هیچ اظهارنظری نکرده است. هفته پیش وقتی خبر انتصاب او به عنوان مدیر مجموعه ورزشی انقلاب منتشر شد، مشخص بود که دوران فتحی حتی به عنوان عضو هیات مدیره هم به پایان رسیده. و این خبری بود که امروز رسمیت یافت. با یک نامه کوتاه و همان جملات کلیشه ای؛ «از زحمات او تقدیر می شود»
امیرحسین فتحی 55 ساله در این سال ها پست های مختلفی را تجربه کرده اما این 18 ماه در استقلال را شاید هیچ وقت فراموش نکند. از منظر هواداران، فتحی مدیری است که دوران مدیریتش در استقلال با تلخکامی مطلق به پایان رسید؛ بی هیچ تقدیر و تشکری.
دیدگاه شما