به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،به نقل از دیارآفتاب؛ امید، یکی از اصلی ترین کلید واژه های اجتماعی است که می تواند هر جامعه ای را از پیچ های تاریخی حساس عبور دهد. نگاه و تفکر مثبت نسبت به آینده از عواملی است که مواردی چون تلاش و جهاد، محصول آن خواهد بود و پیشرفت حقیقی را برای جامعه مورد بحث رقم خواهد زد و به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، در بخش سر فصل ها، به صورت جداگانه به موضوع امید و نگاه خوشبینانه به آینده می پردازند.
نگاهی به معیارهای امید آفرین در تفکر مادی، نشان از نگاه تک بعدی و صرف به نظم و رفاه اجتماعی دارد که به عنوان هدف اصلی هر انسان و کل نظام اجتماعی تعریف می شود و در ادامه آن در دیدگاه های روان شناختی، تربیتی و جامعهشناختی رسیدن هر انسان به این هدف یعنی دست یابی به نهایت رفاه را به عنوان عامل اصلی امیدآفرینی در جامعه معرفی می کنند. البته این کلام به آن مفهوم نیست که جریان اسلامی این اصل را رد میکند بلکه رفاه مادی و اجتماعی را یکی از مهم ترین ابزارهای سیرِ به سمت اهداف و یکی از اصلی ترین وظایف نظام اسلامی را برقراری این مهم می داند. اما آنچه که در جریان اسلامی مورد توجه است نگاه ابزاری به رفاه اجتماعی و نه به عنوان نهایت هدف انسانی. به عبارتی جامعه اسلامی رفاه اجتماعی را ابزاری برای تحقق اهداف انسانی می داند و در کل با نگاهی چند بعدی به انسان، از نگاه صرفا مادی فاصله می گیرد.
باید گفت که نگاه به انسان، با وقوع انقلاب اسلامی نسبت به تعاریف ارائه شده در جوامع غربی، تعریف جدیدتری به خود گرفت. به عبارتی اگر در جهان تک قطبی قبل از انقلاب، از نظر تفکر و اندیشه، تکیه بر نظام تربیت مادی یا همان نظام تربیتی استوار بر عینیت گرایی و پس از آن نسبی گرایی حاکم بود اما با تحقق انقلاب اسلامی نظام تربیتی و در امتداد آن نوع نگاهی نسبت به انسان ارائه شد، که تفاوت های بسیاری با نوع نگاه حاکم داشت. در همین راستا می توان گفت که تعریف، شاخص ها و عوامل ارائه شده از امید و امید آفرینی در انقلاب اسلامی تفاوت های بسیاری با دیگر افکار دارد که می توان تعدادی از آنها را مورد بررسی قرار داد.
تفکری که پتانسیل تربیت قهرمان دارد
آن چه که در تفکر غرب مشاهده می شود این است که به دلیل عدم وجود قهرمانانی که بتوان از آنان الگوهای تربیت انسانی، به جامعه ارائه داد، جریان رسانه ای غرب به واسطه ابزار قدرتمند سینمایی خود، رو به ساخت شخصیت ها و قهرمانان مصنوعی می آورد. قهرمانانی که سعی می شود با لحاظ نکات شناختی، عاطفی و رفتاریِ مصنوعی در آنها و با کمک ابزار تبلیغاتی به عنوان الگوی اجتماعی مطرح شوند. این درحالی است که هیچ یک از قهرمانان ساخته شده، از مبنا و شاخص اصیلی برخوردار نیستند و ساخت ذهن متکی بر امیال نفسانی بشرند.
درمقابل آنچه در تفکر اسلامی از صدر اسلام تا به حال قابل رویت است، ساخت قهرمانان واقعیست که پشتوانه معنایی عظیمی بر رفتار، عواطف و افکار آنها حاکم است. قهرمانانی که برآمده از جامعه انسانی هستند و با کسب فضیلت هایی برتری انسانی کسب می کنند و به همین واسطه مسیر حرکت به سمت کمال را هموار می سازند. (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمُ ...)(110/سوره کهف) قهرمانانی که قدرت از حقایق می گیرند و به میزانی که به فطرت انسانی و حقیقت عالم هستی نزدیک تر می شوند بر قلوب انسان ها و بر فعل و انفعالات اجتماعی زمان خود و حتی نسل های بعد از خود تاثیرگذار خواهند بود. نمونه ای از این دست قهرمانان در تاریخ تمدن اسلامی بسیار می توان نام برد که طلایه دار آن حسین بن علی(ع) و برادر بزرگوار ایشان حضرت اباالفضل العباس (ع) هستند که به عنوان قهرمانان واقعی و چند بعدی یک مکتب شناخته شده اند و تاثیرات حقیقی خود را تا این روزها که قرن ها از زمان حیاتشان گذشته است، برقرار کرده اند.
انقلاب اسلامی زمینه ساز قهرمان سازی دوباره
انقلاب اسلامی یکی از عظیم ترین تحولات عصر های بشری است که زمینه دوباره برای ساخت قهرمانان حقیقی را ایجاد کرده است. قهرمانانی که از دل کوچه بازارها خارج می شوند و هیچ امتیازی بیشتر از مابقی انسان ها ندارند. تنها امتیاز آنها تقواست که این قهرمانان را از سایر افراد جامعه متمایز می سازد. (...إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ...)(13/حجرات). باید گفت که نتیجه تربیتی مکتب امام (ره) که برآمده از مکتب عظیم اسلامی است، قهرمانانی هستند که می توانند نه تنها در مرزهای محدود جغرافیایی بلکه در سطح بین الملل و فرای آن، در سطح قلوب مردمان نیز تاثیرات تعیین کننده ای داشته باشند. به نوعی قهرمانان تربیت شده این مکتب نه گوشه نشینان دیرها بلکه علی رغم حضورشان در قله معنویت، سرآمدان فعالیت های اجتماعی هستند.
از سویی دیگر آن چه در خصوص ادامه مسیر هر مکتب و تفکری از درجه اهمیت بالایی برخوردار است پویایی یک مکتب است. پویایی یک مکتب را در دو بعد درونی و بیرونی آن مکتب می توان بررسی کرد که مطمئنا ساخت قهرمانان ملی ای که بتوانند در فضای بیرونی نیز تاثیر گذار باشند خود اثباتی است بر پویایی درونی و بیرونی و در نتیجه آن، زنده بودن یک تفکر. همین است که رهبر معظم انقلاب اسلامی شهید سلیمانی را به عنوان تربیت شده مکتب امام(ره) و اثباتی بر زنده بودن این مکتب و انقلاب می دانند. در کل نیز تاکید چند باره ایشان بر رویش های جریان انقلاب از همین موارد است.
رابطه امید با قهرمان سازی در یک مکتب
آنچه که از اهمیت بسیاری برخوردار است، رابطه امید و قهرمان سازی در یک تفکر است. همانطور که بیان شد قهرمان سازی واقعی آن هم بر مبنای اصول حقیقی و فطرت انسانی نشان از پویایی یک مکتب دارد. در ابتدا باید گفت که پویایی خود عامل امید آفرینی است. تمدنی که قدرت تاثیر گذاری درونی و بیرونی دارد، پیروانش نیز از سویی تحت تاثیر این تحولات هستند و از سویی دیگر در تلاشند که خود نیز در این تاثیر سهمی داشته باشند. به این معنا که در تفکر انقلابی، کار ثمر بخش معنا پیدا می کند و همین خود عامل اساسی برای تحقق امید در جامعه است. به عبارتی باید گفت که امید در جامعه اسلامی نشات گرفته از یک جریان حقیقی است که افراد جامعه در صدد ایفای نقش در آن جریان هستند. مصداق آن نیز در ماجرای تشییع پیکر شهید سلیمانی و یا راهپیمایی ها و انتخابات های مختلف مشهود است؛ هر یک از اعضای جامعه در تلاشند که در تشییع پیکر قهرمانشان یا راهپیمایی و انتخابات حضور داشته باشند چرا که معتقدند هر قدمشان تاثیر ویژه ای برای پیشبرد اهدافِ بلندِ تمدنیشان دارد. موشکافی این دست رفتارها از وجود انواری از امید در دل های مردمان خبر می دهد و این ادعا نه یک حدس و گمان اجتماعی بلکه برآمده از محسوسات و معقولات است. می توان آن را خروجی رفتاری یک نظام تربیتی دانست همانطور که می توان گفت الگو گیری از سیره معنوی-اجتماعی شخصی مانند حاج قاسم یک تحول شناختی و اشک ریختن بر او نیز یک تحول عاطفی هیجانی است. همه این موارد ابعاد گسترده و از همه مهم تر حقیقی یک نظام تربیتی امید آفرین را فریاد می زند.
حرکت به سمت کمال و شهادت
در تفکر اسلامی حرکت به سمت کمال یکی دیگر از عوامل موثر در حوزه امید آفرینی است. جامعه ای امیدوار است که سعادت حقیقی و قرب الی الله را دنبال می کند؛ چرا که در انتهای این هدف بزرگ تامین روحی و جسمی تمام عیار از هر جهت برای او در نظر گرفته شده است. جامعه ای که چنین هدف بزرگی را برای خود در نظر می گیرد در همه عرصه های معنوی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و... امیدوارانه حرکت می کند چرا که ابزار و فضیلت های علمی، اخلاقی و اجرایی ای که در اختیار او قرار گرفته را در راستای هدفی بزرگ هزینه می کند. این نوع نگاه نیازمند تلاش دائم انسان است و لازمه این تلاشِ دائم امیدی است که انسان نسبت به هدف خود دارد. به تعبیری آن چه که از «انا لله و انا الیه راجعون» می توان درک کرد همین سیر به سمت مقصدی بی نهایت است که همه خوبی ها را داراست و همین حرکت بزرگ انرژی بخش و امید آفرین است.
نظام اسلامی محلی بر آزمونهای مسیر کمال
ویژگی بارز انقلاب اسلامی این است که در مکتب تربیتی خود تلاش کرده است تا حرکت سیاسی جریان اسلام را جزیی از مسیر سیر به کمال تعریف کند و به نوعی فعل و انفعالات سیاسی اجتماعی نظام اسلامی محلی باشد بر آزمونهای مسیر کمال که هر مدعی سیر به کمالی باید آن را پشت سر بگذارد. باید گفت که مردم، حضور در راهپیمایی و انتخابات را نه به عنوان توجه به ظواهر اسلامی و یا به تعبیر علامه طبابایی مرتبه اول رابطه اسلام- ایمان که در آن معنای اسلام آوردن توجه به ظواهر است بلکه مردم در مرحله ای از تقوا و یا حتی یقین قرار گرفته اند که بنا بر تقسیم بندی علامه به مرتبه سوم و یا چهارم رابطه اسلام و ایمان می رسد که نمونه ی تسلیمی، ظاهری و باطنی است. حتی مرحله چهارم که یقین باشد را ارادی نمی دانند بلکه موهبتی است که از سوی خدای متعال بر انسان ها ارزانی می شود. حال این نوع نگاه انقلاب اسلامی و این روش زمینه سازی برای حرکت به سمت کمال نتیجه ای جز تزریق امید و نگاه مثبت به آینده ای روشن ندارد و نخواهد داشت چرا که انسان های فعال در مسیر کمال هیچ گاه ناامید نخواهند بود.
شهادت، هدفی امید آفرین
یکی از فلسفی ترین مباحثی که در تفکر غرب و اسلام مورد بحث قرار می گیرد، فلسفه یاد مرگ است. فلسفه ای که اسلام با تاکید بر آن سعی دارد از پوچ گرایی و بیمعنا شدن زندگی انسان جلوگیری کند. در همین راستا حتی در مورد مرگ نیز فضای رقابت معنوی را ایجاد می کند و پاداش این رقابت بزرگ را شهادت می نامد. فضایی که در آن از یک زندگی الهی سخن به میان می آورد. به عبارتی در مکتب اسلام اهداف حقیقی و بزرگی برای انسان ها ترسیم شده است تا امیدوارانه برای دست یابی به آن تلاش کنند. اهدافی که کلید واژه اصلی آن تلاش و امید است. این در حالی است که حتی سعی می شود امید را در اندیشه مبارزاتی خود نیز راه دهد و آن جایی که در مقابل منافقین قرار می گیرد از انتظار مومنان برای دو نیکویی خبر می دهد که یا فتح است و یا بهشت و شهادت. (قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ) (52/توبه) به عبارتی اسلام سعی دارد در تمام ابعاد خود این امید را تزریق کند.
انقلاب و امید به کمال
در دورانی که انسان تمام امید واری خود را در زرق و برق های ظاهری دنیای تعریف شده غرب، دنبال می کند، انقلاب اسلامی از امیدی سخن به میان می آورد که از یک جهت الهی، حقیقی و دارای معناست و از جهتی محل وقوع احدی حسنیین هاست. انقلاب اسلامی فسلفه شهادت و جهاد را به شکلی در جامعه به راه می اندازد که علاوه بر حفظ مرزهای جغرافیایی، تزریق امید به جامعه نیز از پس فلسفه شهادت صورت می گیرد. می توان نمونه مثال آن را در شهادت سپهبد سلیمانی دید که این شهادت آنچنان شور و انرژی ای به جامعه تزریق کرد که تا مدت ها آرام نخواهد شد. نگاهی به شعارهای بعد از شهادت شهید سلیمانی که با محوریت نگاه به آینده و تلاش برای ادامه راه ایشان شکل می گیرد، بیانگر همین موضوع است.
آرمان های امیدآفرینِ یک ملت
ملتی که آرمان های بلند حقیقی و الهی خود را دنبال می کند، تا زمانی که پایبند به آرمان هایش باشد امید را نیز به همراه خواهد داشت. به عبارتی شناخت آرمان ها خود به جامعه انرژی می بخشد. به عنوان نمونه اگر استقلال را آرمان بلند یک ملت بدانیم هر انسان عاقلی برای دست یابی و حفظ آن امیدوارانه تلاش خواهد کرد. حال استقلال دستاوردی است که انقلاب اسلامی برای یک ملت به ارمغان آورده و به واسطه آن به مردم آموخته است که با تکیه بر آن چه که خود دارند برای آرمان های بلند مادی و معنوی تلاش کنند.
تکلیف گرایی مقدمه ای بر زندگی امید بخش
بر خلاف اندیشه مادی که همه چیز را بر اساس حق پیش می برد و مردم را نگرانِ از بین رفتن حقوقشان تربیت می کند، اندیشه اسلام بر اساس «لایکلف الله نفسا الا وسعا» پیش می رود. به عبارتی در اندیشه اسلامی هر کس به دنبال تکلیف خود است تا بتوانند موشکافانه و دقیق آن را به عینیت برساند. افراد انسانی در جامعه اسلامی با تلاش روز افزون خود در تلاش اند تا نقش تعریف شده شان در این عالم پر پیچ و خم را به درستی انجام دهند و از این مهم بی تاثیر نباشند. به تعبیر دیگر اندیشه اسلامی، انسان را محدود به لذایذ نمی کند بلکه در تلاش است که استعدادهای انسانی را در راستای اهداف متعالی فعال کند. این فعال سازی استعداد های درونی به سمت اهداف متعالی امید آفرین است. وقتی انسانی می آموزد که تکلیف محور زندگی کند به شغل نه به عنوان صرفا محل ورود ارزاق مادی بلکه زمینه ای برای تحول خواهی مادی و روحی در خود می نگرد و از مسیری که در پیش می گیرد خسته نخواهد شد چراکه تکلیفی را هدفمند دنبال می کند.
باید گفت که انقلاب اسلامی انقلاب تکلیف است. انقلابی که به همگان می آموزد تا تکلیف خود را بشناسند و برپایه آن اقدام کنند. به نوعی انقلاب اسلامی برای فرد فرد جامعه نقش تعریف می کند و حضور هر یک را در مسیر رسیدن به هدف والا موثر می داند. درک صحیح از تکلیف خود از عوامل امید آفرینی است.
انتظار مهم ترین عامل امیدآفرینی
خاصیت بزرگ مکتب اسلام که در اقصی نقاط وقایع انقلاب اسلامی نیز موج می زند، اعتقاد به فلسفه انتظار است. در انتهای تفکر انتظار موضوع امید آفرین فرج و گشایش قرار گرفته است. انسانِ منتظر همیشه به روزی روشن که روزِ تحققِ حقایقِ عالم هستیست، امیدوار است. امید نهفته در فلسفه انتظار نه تنها در ماجرای ظهورِ منجی، بلکه در تمامی فعل و انفعالات اجتماعی قبل از ظهورِ موعود نیز وجود دارد. همین است که آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تفسیر حدیث انتظار فرج، آن را فقط محدود به ظهور حضرت حجت(عج) نمی کنند و گسترده ای زمانی و مکانی هب آن می بخشند. همچنین در سخنان اخیر خود از نصرت الهی از جایی که حتی فکر آن را نمی کنیم، می گویند. این مهم به این معناست که انقلاب اسلامی به واسطه فلسفه انتظار در تلاش است که در تمامی وقایع پیچیده حرکت خود به سمت آرمان هایش، امید را حفظ کند و با تکیه بر اندیشه های الهی، از گشایش هایی که در محاسبات انسانی جایی ندارد، بگوید. مطمئنا حرکت جامعه به سمت چنین تفکری نتیجه اش امید و تلاش خواهد بود.
مردم و امید
پر واضح است که مردم در سخت ترین شرایط اقتصادی چند ساله گذشته زندگی می کنند اما آن چه که در خروجی رفتاری، عاطفی و شناختی آنان دیده می شود جدای از فشارهای سنگین اقتصادی است چرا که این مردم تربیت یافتگان مکتب حقیقی اسلامند. البته باید توجه داشت که به هر میزانی که مردم به سمت عقل محاسباتی حرکت کرده و از عقل ایمانی خود فاصله بگیرند از این سطح از امید نیز فاصله خواهند گرفت و زمانی که عقل ایمانی محیط بر عقل محاسباتی باشد و دست برتری را سوار بر امور ببینند، آن زمان انواری از امید سرتاسر جامعه را روشن خواهد ساخت.
پس باید گفت آن چه که منجر به حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن و ان شاءالله در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی می شود مقوله امید است و آن هم امیدی که برآمده از حقایق است. به عبارتی این سطح از امید می تواند جامعه را از کرختی و سکون برهاند و به سمت فعالیت های بزرگ و راهگشا سوق دهد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما