26. فروردين 1399 - 9:20   |   کد مطلب: 8512
سال‌هاست که یکی از خیران نیک‌اندیش همدان به نام «عباس جباری» با کمک خانواده و خویشاوندان شب و روزش شده کمک به بیماران سخت‌درمان، البته کار آنها در این روزهای کرونایی بیشتر از قبل شده تا قدمی بردارند برای کاهش درد آنها و خانواده‌هایشان.

به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،نیکی ریشه در سرشت و فطرت الهی آدمی دارد، نیکوکاری بهره‏‌ای ماندنی و غنیمتی پایدار است و نیکی به دیگران محور تمام خوبی‏‌ها و لبیک گفتن به نیروی ذاتی و درونی.

تمایل به خوبی و انجام کارهای نیک از جمله ویژگی‏‌هایی بوده که خداوند حکیم در نهاد انسان قرار داده است، یکی از اقدامات بسیار خوب در زندگی انسان‌ها که همواره مورد سفارش خداوند و ائمه معصومین(ع) قرار گرفته برآورده ساختن حاجت نیازمندان و گره‌گشایی از مشکلات زندگی آنهاست. این روزها «عباس جباری» یکی از هزاران و شاید میلیون‌ها خیر و نیکوکاری است که برای کمک به همنوعان خود پیشقدم است و زندگی خود را صرف حل مشکلات دیگران و رفع نیاز حاجتمندان می‌کند.

این خیر نمونه و نیک‌اندیش در همدان نه تنها معتقد است خود و خانواده‌اش را بلکه خویشاوندان و اطرافیانش را با کمک به دیگران بیمه کرده تا خداوند بزرگ برکاتش را در دنیا و آخرت نصیب آنها کند.

با این سرهنگ ۷۴ ساله و بازنشسته اداره راهنمایی و رانندگی استان همدان که حامیان زیادی برای بیماران سخت‌درمان مجمع خیرین سلامت همدان جذب کرده به گفت‌وگو نشستیم.

فارس: از خودتان برایمان بگویید،کی با مجمع خیرین سلامت آشنا شدید؟

سال ۱۳۲۴ وقتی پدرم مشغول فعالیت در حوزه نظامی اهواز بود، به دنیا آمدم، ۶ ساله که بودم او را به پاسگاه شهرستان بهار استان همدان منتقل کردند و ما هم به همراش به این شهرستان آمدیم.

در شهر صالح‌آباد بزرگ شدم و وقتی دوران ابتدایی‌ام تمام شد به خاطر خوب بودن خط و ربطم کاسبان شهر صالح آباد مرا به عنوان ملا به سنندج بردند، آنها اقلامی مثل شیره، قند، برنج ، پارچه و... را به آن منطقه می‌بردند و می‌فروختند که من هم کار حساب و کتاب را برایشان انجام می‌دادم.گذشت و سال ۴۳ در ۱۹ سالگی ازدواج کردم؛ همسرم هم اهل صالح‌آباد است و به همین خاطر سنگ این شهر را خیلی به سینه می‌زنم و به شوخی بین دیگران از آن به عنوان یک استان یاد می‌کنم.

سال ۴۵ با داشتن فرزند راهی خدمت سربازی شدم، آن زمان ازدواج به این سختی امروزی معنا نمی‌شد، جوانان آن روز، زود ازدواج می‌کردند و صاحب زن و بچه‌ می‌شدند، خدا را شکر زندگی‌های خوبی هم داشتند، چیزی که باید جوانان امروز سرلوحه کار خود قرار دهند و با توکل به خداوند ازدواج را آسان بگیرند.

سال ۴۹ به توصیه پدرم که می‌گفت «درس بخوانید افسر شوید» مشغول ادامه درس شدم. سال ۵۸ دیپلم ادبیات گرفتم و در سال‌ ۵۹ در دوران پیروزی انقلاب اسلامی وارد دانشگاه افسری دانشگاه پلیس شدم و در سازمان شهربانی سابق نیز استخدام شدم.

روزی با یکی از دوستان صحبت می‌کردم و او توصیه کرد که ادامه تحصیل بدهم و آن هم حقوق بخوانم، دوست داشتم وقتی فارغ‌التحصیل آموزشگاه افسری تهران که می‌شوم، همین عنوان را هم ادامه‌دهم و حقوق هم بخوانم اما جنگ تحمیلی آغاز شد و پدر را هم از دست دادم و دیگر نتوانستم تهران بمانم، چون مادرم خواست که به همدان برگردم.

مادرم اهل اهواز بود و زندگی بدون پدرم در همدان برایش سخت؛ به همین خاطر خواست که تنهایش نگذارم و برای ادامه تحصیل به تهران نروم، من هم به او قول دادم که همینجا بمانم و به جامعه و خانواده‌ام خدمت کنم.

آن زمان یکی سالی می‌شد که از محیط دانشگاه فاصله گرفته بودم و متاسفانه اکثر دانشگاه‌ها هم به دلیل جنگ با عراق بسته شده بودند و تنها دانشگاه نیروی انتظامی و ارتش فعال بود که در بخش راهنمایی و رانندگی مشغول خدمت شدم.

سال ۷۶ بعد از ۳۰ سال خدمت در نیروی انتظامی بازنشست شدم و سال ۸۰ بین ۳۰ نفر از افسران بازنشسته به خدمت یکی از واحدهای تابعه نیروی انتظامی به نام« نمایندگی بنیاد تعاون نیروی انتظامی ناجا» در همدان دعوت شدم که بعدها به «موسسه راهگشا وابسته به بنیاد تعاون ناجا» تغییر نام یافت.

به مدت ۱۲ سال هم در مرکز تعویض پلاک فعالیت کردم چون آن روزها بعد از بازنشستگی هم می‌شد چند سالی ماند و کار کرد، حتی محل فعلی مرکز تعویض پلاک را هم خودم انتخاب کردم چون نسبت به سایر جاها دسترسی مردم به آنجا بهتر بود. طوری در آنجا کار کردیم که حتی همدان به عنوان پایلوت استان‌های دیگر انتخاب شد و این مهم به خاطر زحمات شبانه‌روزی سایر دوستان بود.

کار در مرکز تعویض پلاک طوری پیش می‌رفت تا کار ارباب رجوع به فردا موکول نشود و تا فردا دوباره به آنجا مراجعه کند، گاهی می‌شد تجهیزاتی خراب می‌شد و می‌گفتم با هزینه شخصی آن را تعمیر کنند تا کار مردم لنگ نماند. ۱۲ سال در این مرکز ماندم و سال ۹۰ هم آنجا را به یکی از دوستانم تحویل دادم.

روزی وقتی نوه‌ام را به دانشگاه پیام نور می‌بردم و بدجوری هوای دانشگاه به سرم زده بود، از قضا در مسیر برگشت روزنامه‌ای خریدم و در مورد دانشگاه فراگیر هگمتانه مطالبی خواندم که در مورد آن از دوستم  پرس‌وجو کردم و او هم گفت «همه می‌توانند وارد این دانشگاه‌ها شوند حتی افراد مسن و بازنشسته». به خانه که برگشتم از نوه‌ام خواستم در این دانشگاه در رشته حقوق ثبت نامم کند و گفتم هر جایی باشد می‌روم و آن هم حقوق. آن موقع تنها در رزن می‌توانستم این رشته را بخوانم و این شد که آنجا را انتخاب کردم و وقتی امتحان ترم اول را دادم برای ترم بعد به عنوان مهمان به همدان برگشتم. سال ۹۶ هم فارغ‌التحصیل شدم تا بعد از سالها آن چیزی که دوست داشتم را خوانده باشم. سال ۹۲ هم با مجمع خیرین سلامت آشنا شدم تا اینکه تا به امروز آنجا را برای خدمت انتخاب کنم.

فارس: نحوه آشنایی شما با مجمع خیرین سلامت چطور بود؟

نزدیک مجمع خیرین سلامت همدان ساکن هستیم، روزی اتفاقی وقتی از کنار این مجمع رد می‌شدم تا به منزل بروم، دوستم را دیدم که از اعضای آن مجموعه است، او در مورد کارش در آن مجموعه صحبت‌هایی کرد و و من هم دلم خواست سهمی از این کار داشته باشم و این بابی شد برای آشنایی‌ام با تعدادی از بازنشستگان ادارات مختلف که مخلصانه بدون چشم‌داشتی برای بیماران سخت درمان تلاش می‌کنند تا گره‌ای از کار آنها باز کرده باشند.

سالها با وجود اینکه حوالی مجمع خیرین سلامت زندگی می‌کردم اما با این مجموعه هیچ آشنایی نداشتم و تصور می‌کردم همچنان بیمارستان مباشر کاشانی سابق، آنجا باشد اما گویا چندین سال است که به مرکزی تبدیل شده که به نوع دیگری به بیماران خدمت می‌شود.

فارس: چرا خواستید به بیماران سخت درمان کمک کنید؟

برخی از همنوعان و هموطنان ما دچار بیماری‌های سختی شده‌اند که متاسفانه هزینه درمان بالایی دارند و نمی‌توانند از عهده مخارج مداوا بربیایند و خداوند ما را وسیله‌ای قرار داده تا به آنها کمک کنیم.

امثال من که می‌توانیم کمک‌هایی هرچند ناچیز داشته باشیم، باید به نحوی به نیازمندان کمک کنیم تا آنها کمتر رنج بیماری داشته باشند. البته احساسم این است که چندان کار مهمی انجام نمی‌دهم و این کوچکترین حرکتی است که بتوانم در این راه انجام دهم و می خواهم هیچگونه تعریف و تمجیدی در موردم نباشد.

طبق روایات و آیات قرآن کریم مومنان باید انفاق کنند و بنا نیست که هرآنچه داریم برای ما باشد و دیگران را نبینیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید که از حال و روز همسایگان و خویشاوندان باخبر باشیم.

فارس: گویا طرحی اجرا کرده‌اید که می توانید به بیماران زیادی کمک کنید؟

بله؛ وقتی با مجمع خیرین سلامت آشنا شدم بعدها فکر کردم که باید طرحی را به کار گیرم که ابتدا اعضای خانواده‌ام و بعد بستگان و اطرافیانم را به یاری بیماران سخت‌درمان بیاورم.

فارس: از این طرح بیشتر برایمان بگویید؟

 مدتی بود که مبالغی را به مجمع خیرین سلامت می دادم تا به دست بیماران برسانند اما بعد فکر کردم می توانم خانواده‌ام را هم درگیر این کار کنم و آنها هم کمک‌هایی داشته باشند و بعد پای فامیل به میان آمد و بعد هم بستگان و اطرافیان، این شد که نه تنها خود بخواهم ماهانه کمک‌هایی را به بیماران داشته باشم بلکه پسران و دخترانم، خواهران و برادرانم و خانواده‌های مرتبط با ما هر کدام بخواهند مبلغی را به من بسپارند تا به دست نیازمندان برسانم، در حال حاضر تعداد کمک‌کنندگان به صدنفر رسیده‌اند که ماهیانه مبالغی را به من می سپارند تا به دست مجمع خیرین سلامت همدان بدهم تا آنها نیز با شناسایی نیازمندان واقعی کمک‌ها را واقعی کنند.

فارس: چه حسی از کمک کردن به بیماران به شما دست می‌دهد؟

خداوند را شاکرم که مرا در این مسیر قرار داد تا بتوانم وسیله‌ای باشم تا خانواده، خویشاوندان و آشنایان را به کار خیر دعوت کنم.

شاید باور نکنید دارایی چندانی ندارم و همان حقوق بازنشستگی است که برایم می‌آید اما می‌دانم که بیماران سخت‌درمان نیازمند چشم امیدشان به ماست و اگر نتوانیم کاری برای آنها انجام دهیم با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. به فرموده رهبر معظم انقلاب بیماران نباید جز رنج بیماری دغدغه دیگری داشته باشند و وظیفه ماست که به آنها کمک کنیم. کمک‌های ناچیز ما به بیماران سخت‌درمان چنان خوشایند است که نمی‌توانم وصفش کنم، هرگاه نتوانم کاری انجام دهم، حال بدی دارم و حتی شب تا صبح خوابم نمی‌برد.

مطمئنم دعای خیر این بیماران بوده که گاهی معجزات خداوند را در زندگی‌ام و آن هم در شفای خانواده‌ام از بیماری دیده‌ام، خوشبختانه ما به داشته‌هایمان راضی هستیم. بسیاری از افراد با وجود اینکه توانایی مالی زیادی دارند اما تمایلی به کمک ندارند، چه خوب است که در این دنیا وابسته به مادیات نباشیم و توشه‌ای برای آخرت جمع کنیم.

کمک به بیماران حسی دارد که اگر کسی وارد آن نشود درک نمی‌کند و از این بابت خوشحالم که وارد مجموعه خیرین سلامت شده‌ام تا در مسیر خیری قدم بردارم.

در این باره سعدی می‌گوید:

ای که دست می رسد کاری بکن                     پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار

یا می‌گوید:

 بنی آدم اعضای یکدیگرند                                 که در آفرینش ز یک پیکرند

 چو عضوی به درد آورد روزگار                             دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی                       نشاید که نامت نهند آدمی

 

فارس: گویا خانواده باعث شده انگیزه شما در کار خیر افزایش یابد درست است؟

بله واقعا اینطور است، وقتی برای اولین بار در منزل موضوع مجمع خیرین سلامت را مطرح کردم نه تنها نگران نشدند که بگویند چرا حق ما را به دیگران می‌دهید بلکه استقبال هم کردند.

همسرم حتی در کارهای خیر پیشقدم شده‌ تا شاهد کارهای بهتری در اطرافمان باشیم، او به من توصیه می‌کند تا جایی که می‌توانم از کمک و خدمت دریغ نکنم که البته یک حقوق ناچیز اجازه انجام کارهای گسترده را نمی‌دهد. این روزها همسر و خواهرانم مشغول تهیه جهیزیه برای نوعروسان هستند. خوشبختانه خداوند کمک کرده کمک‌های ما در حدی باشد که هم مشکل دیگران حل شود و هم در زندگی دچار کسری نباشیم.

 

فارس: از نحوه جمع آوری کمک‌ها برای بیماران بگویید....

دفتری تهیه کرده‌ام که خیلی ساده و سنتی هر ماه کمک‌های افراد را یادداشت و حساب و کتاب می‌کنم. به هنگام حسابرسی حتی شده تا یک یا دو نصف شب بیدار مانده‌ام که این کار دقیق انجام و مبالغ کامل تقدیم مجمع خیرین سلامت شود.

البته همیشه کارهای روزانه‌ام را یادداشت می‌کنم مثلا امروز وقتی با شما تماس گرفتم تا به دفتر خبرگزاری فارس بیایم، یادداشتی نوشتم یا اینکه در روز مثلا چند صفحه می‌توانم قرآن بخوانم یا اینکه چه ساعتی برای جمع کردن کمک‌های خیرین از منزل خارج می‌شوم، اینها باعث می‌شود نظمی در کارها باشد و آنها بهتر انجام شوند، طوری که دخترم و خواهرزاده‌ام هم یاد گرفته‌اند این کار را انجام دهند.

فارس:کمک‌ها به این شکل است که هر کسی مبالغی را به حساب شما واریز می‌کند؟

بله تقریبا تعدادی به حسابم واریز می‌کنند و یا اینکه خود اطلاع می‌دهند و حضوری به محل کار و منزل آنها می‌روم و تحویل می‌گیرم.

فارس: کمک‎ها ماهیانه به صورت مرتب انجام می‌شود؟

روش پرداخت وجه طوری است که گاهی به جای افرادی خود واریز کرده‌ام، یعنی آنها صحبت کرده‌اند که مدتی واریزی طول می‌کشد اما من هزینه آنها را از حساب شخصی داده‌ام تا هر وقت که بخواهند برگردانند به همین خاطر همه این اتفاقات را در دفترم یادداشت می‌کنم همانطور که در این دفتر ملاحظه می‌کنید.

گاهی هم شده از خودم به جای پسران و عروس‌ها و نوه‌هایم مبالغی واریز کرده‌ام اما به اسم آنها قبض نوشته‌ام تا یاد بگیرند کار خیر را دائمی داشته باشند و آن را متوقف نکنند.

برای کمک‌های ماهانه هر فرد، توسط مجمع خیرین سلامت قبضی به اسم خودشان صادر می‌شود که به دست آنها می‌رسانم؛ قبض فرزندان و نوه‌هایم را هم به عنوان یادگاری نگه می‌دارم که قلکی خاص داشته باشند. با این کار بیشتر می‌خواهم به آنها یادآوری کنم که بعد از من این مسیر را ادامه دهند و نوعدوستی به خصوص کمک به بیماران را به فراموشی نسپارند.

فارس: به نظرتان بازتاب کارتان چطور بوده؟

خدا را شکر خوب است، بسیاری از اطرافیان قدردان هستند و می‌گویند که باعث شده‌ام آنها هم وارد کار خیر و عام‌المنفعه شوند. خانواده‌ام هم همواره تشویقم می‌کنند و می‌گویند حتی یک نوع سرگرمی برایم شده است.

فارس: چطور اطرافیان را تشویق به کار خیر می‌کنید؟

شکر خدا روابط عمومی بالایم باعث شده این کار را انجام دهم و از طرفی کار خیر حسی خاص و تمایل همه جانبه را به دنبال دارد. بیشتر کسانی هم که کمک می‌کنند خود خواسته‌اند وارد این طرح شوند و می‌گویند بیشتر زحمات هم به عهده  من است و قدردان این اتفاقند.

افراد خیرّ را می‌شناسم و با کسانی صحبت می‌کنم که اغلب تمایل به کمک دارند و عده‌ای هم که نخواهند کمک کنند، مختارند، چون هر کسی نیت و انگیزه‌ای دارد و برای ما همه قابل احترام‌اند. بسیاری از اوقات با صحبت‌هایم در مورد برکات و آثار کار خیر تمایل به کمک کردن صدچندان می‌شود و این بسیار ارزشمند است.

فارس: از چه مبالغی کمک‌ها جمع می‌شود؟

افرادی ماهانه ۵ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان کمک‌هایی دارند و خوشبختانه با این کمک‌ها هر ماه حداقل یک‌میلیون تومان جمع می‌شود، البته بعضی ماه‌ها به دو میلیون و یک و نیم میلیون تومان رسیده است و گاهی هم کمتر از یک‌میلیون تومان شده اما آن را خودم رند کرده‌ام و به یک میلیون تومان رسانده‌ام.

فارس: گویا کمک‌هایی خوبی جمع شده است؟

درست است؛ از ۶‌ ماهه سال ۹۲ تا پایان سال ۹۷، ۷۰ میلیون تومان جمع کرده‌ام و به مجمع خیرین سلامت همدان سپرده‌ام. بیشتر کمک‌ها از سوی خانواده و فامیل است و تعدادی از دوستان و وابستگان هم مساعدت‌هایی داشته‌اند.

فارس: کمک‌های جمع‌آوری شده تنها به مجمع خیرین سلامت است؟

کمک های این طرح بله به مجمع خیرین می رسد اما گاهی شده وقتی دیده‌ام از اطرافیان دچار بیماری شده‌اند و نیاز به کمک دارند به آنها هم کمک کرده‌ام، بدون اینکه مجمع خیرین سلامت را درگیر کنم. به این شکل که از بین خانواده‌ام مبالغی را جمع کرده و به صورت جداگانه به بیماران کمک کرده‌ایم. این کمک ها با همیاری دو پسرم، سه دخترم و همسر و خودم بوده است.

فارس: گویا کمک‌های دیگری هم دارید؟

در کنار این طرح، فعالیت در صندوق کمیته امداد و صندوق مسجد مهدیه را دارم. عضو هیات امنای حسینیه ثامن‌الحجج هم هستم و برای آنجا هم کمک جدایی می‌گذارم؛ نوه‌هایم هم که دانشجویند و در چند صندوق مسجد فعال هستند.

احساس می‌کنم هیچ کدام از کارهای خیر به پای کمک به بیماران نمی‌رسد به خصوص کمک به بیماران صعب‌العلاج که اسمش با خودش است. تمام بیماری‌ها به یک طرف و بیماری سخت و صعب‌العلاج یک طرف، درمان این بیماری به سختی امکان‌پذیر است و بیماران آن هم با مشکلات زیادی به خصوص تهیه داروها مواجه‌اند.

فارس: در مجمع خیرین سلامت به طور مشخص حمایت از بیماران خاصی را برعهده گرفته‌اید؟

خیر به آن شکل که حامی باشم و بگویم هر ماه به بیماری کمک کنم نیست بلکه کمک‌هایی را که افرادی به من اعتماد کرده‌اند و سپرده‌اند را به مجمع خیرین تحویل می‌دهم که آنها هم با تشکیلاتی به شناسایی نیازمندان واقعی می‌پردازند و کمک ها را به دست صاحبان اصلی می‌رسانند.

فارس: فکر می‌کنید همچنان به تعداد خیرین اضافه کنید

احتمالاً، تمام تلاش خود را خواهم کرد البته با توکل به خدا؛ قبلا هم تعداد آنها بیشتر از صد نفر بود اما عده‌ای به تهران رفتند و دیگر دسترسی به آنها به سادگی نیست.

فارس: توصیه شما به کسانی که تمکن مالی دارند، چیست؟

می‌خواهم قدمی در کار خیر بردارند و بدانند ما انسانها در این دنیا باقی نخواهیم ماند و زندگی جاودانی نخواهیم داشت بلکه همه ما مسافری هستیم که باید روزی برویم پس چه بهتر تا وقت هست کاری انجام دهیم. سعادتمند کسی خواهد بود که در راه کمک به خصوص مساعدت به بیماران سرطانی و صعب‌العلاج قدم بردارد. امیدوارم همه ما کمک به بیماران صعب‌العلاج و سخت‌درمان را در اولویت قرار دهیم.

 در حال حاضر خودم ناراحتی کلیه دارم و می‌دانم که وقتی کسی بیمار می‌شود چه مبالغ زیادی را باید هزینه کند و بسیاری از بیماران نیازمند نمی‌توانند به خصوص اینکه برخی از آنها با کمبود دارو هم مواجه هستند.

همدان خوشبختانه افراد متمکن زیادی را دارد که می‌توانند کمک‌های بیشتری داشته باشند و انتظار ما هم این است که قدم‌های محکم‌تری بردارند.

فارس: از اینکه زندگی خود را صرف کمک به بیماران کرده اید خللی در دیگر امور شما ایجاد نمی‌کند؟

خیر، در هر شرایطی جمع‌آوری کمک‌ها برای بیماران صعب العلاج را در اولویت قرار داده ام و گاهی شده با این کمک‌ها در جای دیگر کم آورده و نتوانسته‌ام چیزی بخرم اما مهم نبوده است.

 هر ماه ابتدا کمکی را برای مجمع خیرین سلامت کنار می‌گذارم، وجوه شرعیات و کمک به صندوق‌ها را هم در کنارش دارم و مابقی پولم را هم صرف زندگی می‌کنم که خوشبختانه هیچ گاه به مشکل برنخورده‌ام و خداوند برکتی به زندگی‌ام داده که راضی هستم.

کار ما در قبال کارهای خیر مرحوم فرشچیان چیزی نیست؛ امیدوارم بتوانیم دست به دست هم دهیم تا مشکلات بیماران سخت‌درمان را به حداقل برسانیم و خداوند هم از ما راضی باشد.

متاسفانه برخی از بیماران سخت‌درمان حتی با سوء تغذیه مواجهند و لازم است مواد مغذی بخورند که ما باید به آنها کمک کنیم. مجمع خیرین سلامت در این خصوص طرحی را اجرا می‌کند که هر ماه مواد غذایی لازم به دست بیماران سخت‌درمان دارای سوء تغذیه می‌رسد.

فارس: ضمن قدردانی از تلاش شما، اگر صحبت پایانی دارید؟

معتقدم کار وقتی برای رضای خدا باشد خداوند در آن دست دارد؛ کسی که می‌خواهد در کار خیر وارد شود باید بداند که آن زحمت، حوصله و رضایت می‌خواهد و نباید پا پس کشید و به جلو حرکت کرد و مطمئن بود که خداوند هم پشتیبان است.

به نظرم افرادی که از لحاظ مالی وضعیت بسیار خوبی دارند و هم در سلامت کامل که البته خدا را بابت این مسئله شاکریم، در یاری نیازمندان بشتابند.

همه مردم به ویژه پزشکان، دانشجویان رشته پزشکی، صاحبان داروخانه‌ها، بازاریان که مورد اعتماد اقشار مختلف هستند به یاری بیایند و مشکلات بیماران سخت‌درمان و صعب‌العلاج را جدی بگیرند. با این کار به لطف خدا بیش از 90 درصد مشکلات حل خواهد شد و آن 10 درصد را هم  باز به خداوند کریم و رحمان و رحیم می‌سپاریم که اوست دوستدار بنده‌اش و قطعا کرامتش را عطا می‌فرماید.

منبع:فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار