به گزارش پایگاه خبری جهادپرس،در عرض دو هفته دو شبکه برون مرزی بخاطر کمبود بودجه و بدهی، با مشکل رو به رو شده و قطع شدند. «الکوثر» در اوج زمان اثربخشیاش و «سحر اردو» با مخاطب 500 میلیون نفریاش! آیا واقعا وضعیت صدا و سیما تا این حد بحرانی است که نمی توانست این شبکهها را برای خود و برای گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی حفظ کند؟!
همین موضوع باعث شد تا نگاهی هر چند اجمالی به بودجه برخی از شبکهها داشته باشیم، شبکههایی که بودجه کلانی دارند اما برآیند فعالیتشان آنطور که باید و شاید و به تناسب امکاناتی که در اختیار دارند، نیست.
پول زیاد و خروجی کم!
بر اساس این گزارش، شبکه سوم سیما در سال 98 با بودجهای 80 میلیاردی و حدود 2 برابر دیگر شبکهها رکورددار بودجه بوده و پس از آن شبکه یک و نسیم با 40 میلیارد و شبکه دو با 37 میلیارد در صدر جدول پرهزینه ترین شبکه های صدا و سیما قرار داشته اند.
این عدد و ارقام این سوال را برای متخصصان و کارشناسان رسانه و در اذهان عموم ایجاد می کند که مگر شبکه سوم سیما چه دست آورد عجیب و غریبی لااقل در همان سال گذشته داشته که باید این گونه تافته جدا بافته باشد؟!
برای پاسخ به این سوال سراغ آمارهایی می رویم که از سوی خود سازمان و مرکز تحقیقات آن درباره پرمخاطب ترین برنامه های سیما در اردیبهشت 99 منتشرشده است. در این آمار تنها فوتبال برتر با مخاطب 18.2 و چیزی حدود 8 درصد بیشتر از «بچه محل» عموپوررنگ که برنامهای ویژه کودکان و نوجوانان است جز پربینندههای صدا وسیما در اردیبهشت ماه قرار گرفته است، آن هم نه در رتبه اول، دوم و یا سوم بلکه در مقام هشتم این جدول؛ مقام هشتم برای شبکه سوم با بودجهای حدود دو برابر دیگر شبکههای پرهزینه رسانه ملی! فوتبال برترِ این شبکه، حتی از ویتامین خ شبکه نسیم نیز جامانده است و اگر انصاف را در نظر بگیریم، در شرایط تعطیلی فوتبال و کرونا این آمار ثبت شده است. البته یادمان نرفته که برنامه نود در زمان غیر فوتبالی نیز همیشه جزء پربیننده ها بوده است.
آیا باید برونداد این شبکه با چنین بودجهای اینگونه باشد؟! شاید عدهای این توجیه را بیاورند که در اردیبهشت ماه برنامههای جذاب این شبکه از جمله عصر جدید بخاطر کرونا پخش نشده و شاید اگر پخش میشد نتیجه آمار این گونه نبود؟ این توجیه عذر بدتر از گناه است؛ مگر میشود چنین شبکهای با چنان پیشینهای و آن چنان بودجهای تنها یک برنامه جذاب را در کنداکتور خود گنجانده باشد که با حذف یک برنامه، دستش جلوی مخاطب خالی باشد؟!
واقعیت این است که شبکه سوم سیما در سالهای اخیر، بسیاری از برنامههای پرمخاطب را حذف کرده ونتوانسته است آنطور که باید و شاید جایگزینی مناسب برای آن داشته باشد و بنابراین برای جبران این کمبود تلاش می کند تا با سلبریتیسالاری و سلبریتیپروری جذابیت اولیه و ابتدایی برنامههای خود را افزایش دهد.
زنگ ریزش مخاطب به صدا درآمده!
در زمینه سریالسازی نیز که برگ برنده هر شبکه محسوب می شود، باز هم شبکه سه در این مدت اخیر هیچ آوردهای نداشته است، به طوری که نوروز 99 در اوج روزهای خانه نشینی، سریال «دوپینگ» آن چنان که باید نتوانست در جذب مخاطب موفق باشد و با اختلافی در حدود 40 درصد توانست رتبه دوم سریال نوروزی در بین 4 سریال را از آن خود کند.
ماه رمضان 99 نیز گذشت اما انتقادات بسیار بیشماری به انتخاب «سرباز» برای کنداکتور افطارگاهی صورت گرفت، سریالی که می خواست نمونه ای موفق از مدل «وضعیت سفید» ارائه دهد، ولی با کارگردانی ضعیف و سوراخ های فراوان در فیلمنامه، نتوانست رضایت مخاطب را به دست آورد. طبق آمار و به نقل از روابط عمومی سازمان صدا و سیما برای سریال های ماه رمضانی، سریال «زیرخاکی» از شبکه یک با ۴۴ درصد مخاطب در رتبه نخست، سریال «بچه مهندس۳» از شبکه دو با ۳۳ درصد مخاطب، دوم و «سرباز» از شبکه سه با ۲۴ درصد در رتبه سوم قرار گرفت؛ باید تناسبی بین این آمار و بودجه در نظر گرفت و در آن زمان است که می توان نتیجه واقعی را به دست آورد.
آمار ارائه شده نشان میدهد که با وجود این که شبکه سوم سیما برای رسانه ملی در درجه اول اهمیت از نظر بودجهای قرار دارد، اما انچنان که باید مدیران این سازمان مطالبهگری خاصی از این شبکه ندارند و به تولیداتی با مجری گری سلبریتیها و یا تعداد برنامههای محدود عادت کردهاند.
این در حالی است که برخی از شبکهها همان طور که اشاره شد، از کمی بودجه رنج می برند و حتی شبکهشان قطع می شود، اما هیچ حرکتی از سوی خود رسانه ملی و مدیران سازمان رخ نمی دهد و به راحتی با این موضوع کنار می آیند.
شاید وقت آن رسیده که برای پاسخ به تمامی این انتقادها و شبهات پاسخی جدی از سوی رسانه ملی و مدیران آن صورت بگیرد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما